چکیده:
علیبنعیسی اربلی(م 620) از مورخان و ادیبان شیعی برجستة قرن هفتم است که عمر با برکتش به کاوش و تتبّع و در نتیجه تعمیق و گسترش فرهنگ اهلبیت((ع)) سپری شد؛ از این رو به حق میتوان از او به عنوان محقق نامآور عالم تشیع، بهخصوص در عرصة امامت و ولایت نام برد. پژوهش حاضر تلاشی است، برای روشن شدن شیوة تاریخنگاری اربلی از خلال بررسی بخش سیرة نبوی کتاب کشف الغمةکه نخست از اربلی و جایگاه علمی و ادبی او سخن رفته و سپس به بررسی روش کار او در این کتاب ـ البته در محدودة سیرة پیامبر(ص) ـ میپردازد. اگر چه هدف اصلی اربلی در این کتاب، بررسی زندگانی ائمه((ع)) است و در طرح مباحث مربوط به سیرة پیامبر(ص) با نگاهی استطرادی و طفیلی وارد بحث میشود؛ اما در همین نگاه، نکات قابل توجهی دربارة شیوه و روش کار او در سیرهنویسی به دست میآید. استناد به آیات و روایات، بهرهگیری از اقوال اهلسنت، نقل اقوال مختلف در موارد اختلافی، استفاده از مباحث عمیق لغوی و ادبی، از نقاط قوت کار اربلی در این بخش از کتاب است. اعتدال و میانهروی در طرح مباحث، باعث مقبولیت و پذیرش کتاب اربلی برای همگان شده است. البته جایگاه اجتماعی اربلی و ارتباطی که با علما و بزرگان اهلسنت داشته نیز به این مقبولیت کمک کرده است. مورخان قرن هشتم به بعد از کتاب او (بخش سیرة ائمه((ع))) بهرة فراوان بردهاند، اما به دلیل نگاه اجمالی و مختصری که به سیرة پیامبر(ص) داشته است، این بخش از کتابش مورد توجه قرار نگرفته و دیگران ترجیح دادهاند به کتابهایی مراجعه نمایند که از جهت پرداختن به سیرة پیامبر(ص) کاملتر و غنیتر باشد. نگارنده در این پژوهش درصدد بوده است، ابتدا روایات تفسیری مورد نقد در حوزة زندگی فردی و خانوادگی پیامبر(ص) را از تولد تا هجرت مشخص نماید؛ سپس به بررسی سند و محتوای آنها بپردازد. در بررسی سندی پس از مشخص نمودن نوع حدیث، با استفاده از منابع رجالی و تاریخی به بررسی حال راویان پرداخته است. محتوای این روایات را نیز با خود این روایات، آیات قرآن، روایات دیگر، عقل، اصول مذهب و تاریخ سنجیده است.هدف اصلی این پژوهش بیان دیدگاههای فریقین، موضع آنها در برابر پذیرش یا عدم پذیرش این روایات در تفسیر آیات و جمعبندی نظرات آنهاست. به طور کلی میتوان گفت که اکثر علمای تشیع این روایات را نقد کردهاند اما بسیاری از دانشمندان اهلسنت این روایات را پذیرفته و به آن اعتماد نمودهاند. این احادیث را میتوان تحت چهار عنوان قرارداد که عبارتند از: ایمان پدران پیامبر(ص)، ایمان ابوطالب(ع)، شق الصدر و شان نزول سورة عبس.
خلاصه ماشینی:
"معجزات مطرح شده در این مبحث عبارتند از: آمدن درخت نزد حضرت به امر ایشان، (که اربلی آن را به کلام علی(ع) در خطبة قاصعه مستند نموده و مختصری دربارة وجه تسمیة این خطبه سخن گفته است)، بیرون آمدن آب از میان انگشتان ایشان (در سفر تبوک هنگامی که مسلمانان از تشنگی به ایشان شکایت بردند)، نالة ستون حنانه در مسجدالنبی به دلیل فراق پیامبر(ص)، حکایت گوسفند اممعبد که به برکت پیامبر(ص) دارای شیر شد، حدیث سراقةبنمالک (که در هنگام هجرت به مدینه، برای دستگیری حضرت وی را تعقیب میکرد)، جریان غار ثور (که در ضمن آن به یک مورد از ویژگیهای مردم مکه اشاره نموده و میگوید: «أهل مکة أعرف بشعابها» و نیز به اشعاری از سید حمیری استناد کرده است).
از آنجا که پذیرش برخی از این کرامات و معجزات ممکن است برای برخی مشکل باشد و احیانا مورد انکار قرار گیرد، اربلی در هنگام طرح این بحث سعی بسیار در جهت جلب اعتماد و نظر خواننده دارد؛ به همین دلیل، تأکید میکند که این نقلها را اکثر راویان ذکر کرده و اخباریها بدان پرداختهاند و هنگامی که از قول عالم یهودی معجزهای را از تورات نقل میکند، ابراز میدارد که این گزارش را خود در تورات دیده و راویان دیگری نیز نقل کردهاند."