خلاصه ماشینی:
"و از طریق آقای حاج محمد علی مهیاری رئیس با ایمان و دلسوز و مهربان دبیرستان(رئیس کانون اسلام)،با آقایان مهندس بازرگان و دکتر سحابی و افکار ایشان آشنایی پیدا کرده بودیم؛و در جلسات هفتگی مرحوم آیت الله طالقانی که در مسجد هدایت و منزل آقای مهیاری تشکیل میشد شرکت میجستیم؛و بالطبع دارای اعتقادات دینی و سیاسی هماهنگی بودیم،نسبت به آن بزرگواران دلبستگی پیدا کرده بودیم؛و از طریق مرحوم استاد محمد نجمی زنجانی(از دانشمندان روشن و از دوستان مرحومین آیتین حاجآقا رضا زنجانی و حاج ابو الفضل زنجانی)،از وجود چنین دانشسرایی آگاهی یافتیم و به تشویق و معرفی معظم له که خود از استادان آن دانشسرا بود،به عنوان دانشجو در آن کانون دینی-فرهنگی راه یافتیم و مشغول تحصیل شدیم هنگامی که پی بردیم آقای دکتر سحابی و مرحوم مهندس بازرگان نیز در آن کلاسها تدریس دارند،با آگاهی و آشنایی که قبلا با آن اندیشمندان متدین داشتیم،شور و شوق و امید بیشتری برای ادامه راهی که انتخاب کرده بودیم در خود پیدا کردیم.
استاد در انتهای کلاس روی نیمکتی نشستند و از روی فهرستی که همراه داشتند اسامی شاگردان(معلمان آینده!)را یکی یکی میخواندند،موضوع تدریس را انتخاب و اعلام میکردند و کلاس را به آنان میسپردند و *دکتر سحابی در سالهای 30-1329 شمسی در شورای عالی فرهنگ عضویت داشتند و با استفاده از این موقعیت ممتاز شغلی پس از مدتها تلاش پیگیر و بحث و جدلها بالاخره موفق شدند مجوز تاسیس دانشسرای تعلیمات دینی را با هدف تربیت معلمان متخصص دینی به تصویب برسانند."