خلاصه ماشینی:
از مجموعه «رمان نوجوان امروز» /عباس عبدی یکی از ویژگیهای اساسیای که طی اجرای طرح «رمان نوجوان امروز» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به آن توجه لازم ولی ناکافی شد و شاید برجستهترین امتیاز این طرح به شمار میآمد، عرضه فرصتی نسبتا برابر به گروه قابل توجهی از نویسندگان دور و نزدیک به مراکز تصمیمگیری چاپ و انتشار آثار ادبیات داستانی کودک و نوجوان بود.
تدقیق این تقریب، طی مقالات و یادداشتهای آتی انجام خواهد شد، اما در اینجا برای شروع (متأسفانه شروعی تقریبا ناامیدکننده) بهتفصیل در مورد کتاب ناروال، نهنگ تکشاخ اثر خانم لاله جعفری نکاتی عرض خواهم کرد.
در اینجا مایلم درباره نامگذاری شخصیتها و نیز عنوان کتاب به یکی دو نکته اشاره کنم: «ناروال» احتمالا از ترکیب دو کلمه «نار» و «وال» ساخته شده و اگر چنین باشد اشاره دارد به نهنگی (وال) که آتشینمزاج یا همچون آتش پاککننده است و همچنین پرجنبوجوش یا بر فروزنده آرمان و جنبشی است (شاید این آخری بیشتر مد نظر باشد)؛ اما تکشاخ بودن و اصلا شاخ داشتن نهنگ، آن هم شاخی که گاهی به رنگ سیاه و گاه زرد درآید، مسلما ریشه در وجه تخیلی داستان دارد.
بچهنهنگ داستان خانم جعفری شاخ یا تکشاخ خود را از کجا آورده است؟ آیا آن را از پدر یا مادر یا اجداد خود به ارث برده یا در اثر حادثهای نصیب او شده است؟ این سؤال از آنجا اهمیت پیدا میکند که نهنگ موجودی بینظیر است.
چنین به نظر میرسد که نویسنده، محیط دریا و اقیانوس را تنها برای دامن زدن به ابعاد عناصر تخیلی داستان خود انتخاب کرده و به جنبههای اصیل آن کمتر توجه داشته است.