چکیده:
اعزام دانشجویان ایرانی به خارج از کشور موجب تحول در جهانبینی انسان ایرانی گردید. نشانههای این تحول پس از انقلاب مشروطه، تشکیل نخستین گروههای اپوزیسیون دانشجویی خارج از کشور در زمان رضاشاه بود. این حرکتهای سیاسی که در دهه 20 و 30 ادامه یافت، متاثر از جریانهای سیاسی درون کشور بود. در دهه 40 تحولات سیاسی شتاب بیشتری یافت و با سرکوب قیام 15 خرداد 1342 و تبعید امام به خارج از کشور، دانشجویان با تاسیس تشکلهایی طی سالهای دهه 40 و 50 با ایشان ارتباط برقرار کرده و خواهان روابط متقابل جهت مبارزه با استبداد و استعمار شدند. ایشان با استقبال از فعالیتهای دانشجویان، آنان را تشویق و نسبت به آینده کشور امیدوار کرد. در مقاله حاضر تلاش میشود علل و مولفههای تعامل میان امام و جنبشهای دانشجویی خارج از کشور بین سالهای 1357 ـ 1342 بررسی شود.
خلاصه ماشینی:
اختلافات اساسی بین تودهایها با جبهه ملی بر سر عضویت در سازمانهای دانشجویی جهانی و چگونگی حق رأی سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا که خواستار حق ویژه بودند، ادامه یافت و منجر به کنارهگیری دانشجویان تودهای از کنگره شد؛ اما چون اکثریت اعضای کنگره حاضر بودند، کنگره ادامه یافت و کنفدراسیون که در این زمان تحت رهبری هواداران جبهه ملی درآمده بود، اعلام کرد که نمایندگی جنبش سازمانیافته دانشجویی در ایران و خارج را برعهده دارد.
بهعنوان نمونه، در قطعنامه نشست پنجم اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا (گروه فارسیزبان)که به تاریخ ماه می 1969 میلادی (خرداد 1348) در دهکده اشتاین هوده از توابع شهر هانوفر آلمان برگزار میشد، درخصوص مبارزه با استبداد چنین آمده است: ما به بند کشیدن یا تبعید کردن تلاشگران فداکاری را که برای حمایت از حق و عدالت بهپا خواستهاند و به دست حکومت جبار ایران و حکومتهای ستمگر دیگر به سیاهچالهای زندان افتادهاند یا تبعید شدهاند، محکوم میکنیم.
از سال 1344 و متأثر از قیام 15 خرداد 1342 دانشجویان مذهبی جبهه ملی و دانشجویان مذهبی جدیدی که به اروپا و آمریکا رفتند، با تأسیس تشکلی تحت عنوان اتحادیه انجمنهای اسلامی (گروه فارسیزبان) و با ارتباط با شهید بهشتی (مسئول اداره مسجد اسلامی هامبورگ) و روحانیون حوزههای نجف و قم، بهخصوص امام خمینی+ و پیروانش توانستند حرکت جدیدی در فضای سیاسی خارج از کشور شروع کنند.