چکیده:
سرقفلی یکی از اصطلاحاتی است که در جامعه ما منشا دعاوی متعددی بوده است و در خصوص میزان حدود وثغور این مفهوم، اختلاف زیادی وجود داشته است، در خصوص مشروعیت حق کسب و پیشه یا به طور مصطلح «سرقفلی» به طور عام وکلی بدین معنی که مستاجر محل کسب و پیشه ولو مبلغی پرداخت نکرده و اثر مادی در محل کسب ایجاد نکرده باشد، حق داشته باشد، پس از پایان مدت اجاره برای تخلیه محل مبلغی را از مالک مطالبه و دریافت کند بحث فراوانی وجود داشت و عموما فتوای بر عدم مشروعیت مطالبه چنین وجهی بود. امام خمینی در آخر کتاب تحریرالوسیله تحت عنوان «المسائل المستحدثه» مبحث سر قفلی را مطرح و آن را در هشت مسئله تبین کرده اند.
در مورد منشا ایجاد سرقفلی بسیاری عرف وعادت تجاری را مبنای این حق می دانند، لیکن منشا آن را هر چه بدانیم نکات قابل توجه آن است که: آیا سرقفلی قابل خرید و فروش است؟ و وقتی سرقفلی خریداری شد در هنگام تخلیه باید نرخ روز محاسبه شود؟ در این مقاله این موارد بحث و بررسی شده و دیدگاه امام خمینی در این مورد بیان گردیده است.
Key money is a legal term that has always been the cause of many claims and disputes in our society. There is much difference of opinion on the degree and extent of this concept. There were many discussions on the legitimacy of the right of business or in general key money، meaning that the tenant at the venue of business has the right to ask for money after termination of the lease contract from the landlord even if he has not paid money or made a material gain at the place of business. The general religious decree considered such claim as illegitimate. Imam Khomeini in the closing chapter of his Tahrir al-Vasileh in a section entitled “Al-Masael al-Mustahaddesah” has discussed key money and clarified it within eight problems.
In the case of creating key money، many consider the common law and commercial custom as the basis for this right. Apart from what the origin of this right is، the following questions are important to ask: Can the key money be transacted? If yes، shall it be done at the current price when the tenant vacates? In this paper، we have discussed these issues based on Imam Khomeini’s views on key money and its problems.
خلاصه ماشینی:
ناصر رسایی نیا معتقد است «سـر قفلـی حقـی اسـت معنـوی شـامل شـهرت محـل تجـاری و موقعیت آن و تعداد مشتریان یا خریداران اتفاقی و رهگذر کـه تـاجر بـرای تقـدم در اجـاره ادامـه فعالیت تجاری خود در محل کار دارا میباشد و این نوع سر قفلی مبنای حقوقی دارد و قابل نقل و انتقال به دیگران است همچون سایر حقوق معنوی مانند اسم تجارتی، علایـم تجـارتی خریـد و فروش میشود و در روابط مالک و مستأجر سابقا حق سرقفلی منشأ قـانونی نداشـت و بـا توجـه بـه عرف تجار معامله میگردید.
حـق سـرقفلی کـه قـانون روابـط موجر و مستأجر از آن به «حق کسب یا پیشه یا تجارت » تعبیر کرده : حقی است که به موجـب آن مستأجر متصرف ، در اجاره کردن محل کسب خود بر دیگران مقدم شناخته میشـود و در عـرف بازار نیز وقتی میگویند سرقفلی مغازه اش را فروخت ؛ یعنی آن را تخلیه کرد و به دیگری واگـذار نمود و این مفهوم شامل انتقال سرمایۀ مستأجر و نام تجاری او نمیشود (کاتوزیان ١٣٨٥: ٢٧).
اما سرقفلی را با توجه به قانون سال ١٣٧٦ میتوان چنین تعریف کرد: «وجهی است که مالک محل تجاری در آغاز اجاره علاوه بر اجور، از مستأجر میگیرد تـا محـل را بـه او اجـاره دهـد یـا مستاجری که حق انتقال به غیر دارد و به موجر سرقفلی پرداخته در قبال انتقال منافع بـه مسـتأجر دست دوم از او دریافت میکند یا مستأجری که به موجب شروط ضمن عقد امتیـازاتی دارد کـه مانع از تخلیه عین مستأجره به وسیله موجراست ، در قبـال اسـقاط ایـن امتیـازات و اسـترداد مـورد اجاره به مالک از وی میگیرد به این ترتیب سـرقفلی پدیـده ای اسـت ناشـی از اعمـال ارادة آزاد 1 .