چکیده:
جنبش المپیک با الهام از بازیهای المپیک باستان یونان،به تدریج پس از رنسانس اجتماعی-فرهنگی اروپا شکل گرفت.بارون پی یردو کوبرتن اندیشمند فرانسوی،در سازماندهی و انسجام تفکر المپیک،نقش محوری و اساسی داشت.تفکر المپیک از دو بخش اساسی به نام بازیهای المپیک و حرکت یا نهضت المپیک(المپیک گرایی)تشکیل شده است.حتی پایه و اساس فکری بازیهای المپیک نیز،از حرکت المپیک است که مفهومی عمیق و وسیعتر از آن دارد.در حرکت المپیک یا المپیک گرایی،سلامتی و آرامش و در نتیجه تکامل فردی، مهمتر و باارزشتر از رقابتهای ورزشی و بازیهای المپیک است.به همین علت،بر مشارکت ورزشی همهء آحاد جامعه(ورزش برای همه)و بستری برای تربیت جوانانی سالم و کامل تأکید میشد.کوبرتن،تنها کسی است که به هر دو بخش از تفکر المپیک،رسالت انسانی،جهانی و صلح طلبانه ورزش،جامهء عمل پوشاند.از طرف دیگر،با رایزنی و مراودات سیاسی،توانست بزرگترین رویداد ورزشی را بنیانگذاری و در سخترین شرایط بین المللی هدایت و رهبری کند.مهمتر این است که با ترکیب مطالعات و تفکرات سیاسی؛تربیتی و اجتماعی دیگران و خود،توانست زیر بنای فکری و اعتقادی المپیک(الپیزم)را در جامعهء بشری،به اعتقادی قوی و محکم تبدیل کند.بنابراین،به فقط بازیهای المپیک،بلکه ورزش به عنوان یک فرآیند تربیتی،یک موضوع بین المللی و یک پدیده اومانیستی،اساس فکری کوبرتن را تشکیل داده است.بررسی تلاشها و اندیشههای کوبرتن،در بازشناسی دقیق مفهوم المپیزم و تحلیل همه جانبی چالشهای امروز و آیندهء المپیک،مفید و سازنده خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"تحول اجتماعی-علمی دورهء رنسانس و علاقهء به تاریخ تمدن یونان باستان یا گسترش اندیشههای انسانگرایانه،در«شکل گیری فلسفهء»زندگی کوبرتن؛ آشنایی با تفکرات تربیتی دورهء رنسانس و روش تربیتی مدرسههای انگلستان در«شکلگیری دیدگاه تربیتی» او؛مطالعات سیاسی و حقوقی وی همچنین موضوعات سیاسی و جهانی مانند جنگ جهانی اول و سایر درگیریهای ملی و منطقهای،در«شکل گیری ایدهء ورزش و روابط بین المللی»او تأثیر زیادی گذاشته است.
هدف کوبرتن از احیای بازیهای المپیک،فقط شانس رقابت برای افراد،بردن مدال،شکست رکورد یا سرگرمی مردم نبود؛بلکه او بر اساس ایدهء فکری و فلسفی جهانی که برای خود تدوین کرده بود،این بازیها را پایهگذاری کرد او میگفت: «جهان باید به این حقیقت توجه کند که یک برنامهء ملی فعالیت جسمانی و ورزشی رقابتی،فقط دختران و پسران قویتر و سالمتر تولید نمیکند؛بلکه استمرار مشارکت در ورزش آماتوری با مدیریت مناسب به ساختار شهروندان بهتر کمک میکند و دنیا را شادتر و دلپذیر میسازد(20).
در کنگرهء دوم،(1897)وقتی دولت یونان پس از تصویب طرحی در مجلس،از اعضای کمیتهء بین المللی المپیک خواست که این بازیها،مجددا و دائمی در آن کشور برگزار شود،کوبرتن اعلام کرد که این بازیها وسیلهای برای تعلیم و تربیت است و باید از یک اتحادیه یا تعاونی ورزشی ساده فراتر رود؛زیرا یک رویداد تاریخی-ورزشی نیست که فقط در یک محل برگزار شود،بلکه ما برای آن هدف تربیتی و اخلاقی در نظر گرفتهایم.
کمیتهء بین المللی المپیک نیز،باید بکوشد که زیر بنیای فکری و تربیتی این بازیها را با اصول جهانی بودن بازیها؛آماتوریسم و حرفهای گرایی؛ورزش برای همه؛منافع و سود مادی؛تجارت ورزشی و هدفهای سیاسی:ترکیب و منسجمتر کند و فلسفهء نوینی را سازماندهی دهد تا با تعابیر کوبرتن، مانند روح المپیک،مکتب المپیک و المپیزم همخوانی بیشتری داشته باشد."