چکیده:
هدف: شواهد بالینی و عصب روان شناختی نشانگر اشکال در حافظه و فعالیت های عالی ذهن پس از الکتروشوک در بیماران زن دچار اختلال افسردگی اساسی است. هدف از این پژوهش، مطالعه اثرات الکتروشوک بر حافظه بیماران زن دچار اختلال افسردگی اساسی بعد از 12 ماه بوده است.
روش: در یک طرح علی مقایسه ای، عملکرد 30 بیمار زن مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با استفاده از مجموعه آزمون های حافظه و نوروسایکولوژیک قبل و پس از دریافت الکتروشوک در چند مرحله و پس از دوره پی گیری یکساله، ارزیابی و با عملکرد گروه دیگری از بیماران زن دچار اختلال افسردگی اساسی که فقط تحت درمانهای دارویی بوده اند، و از نظر متغیرهای سن، جنسیت، میزان تحصیلات و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش با گروه بیمار همتا بودند، مقایسه شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی کمی و کیفی حافظه و فرآیندهای نوروسایکولوژی در دو گروه آزمایشی و گواه نشان داد که تفاوت معنی داری میان نمرات حافظه گروه آزمایشی، قبل از الکتروشوک و همه مراحل بعد از آن وجود داشت (P<0.001). یعنی عملکرد حافظه و فعالیت های عالی ذهن 12 ماه بعد از الکتروشوک کاهش یافت. همچنین تفاوت معنی داری میان نمرات حافظه گروه الکتروشوک و گواه پس از دوره پی گیری 12 ماهه وجود داشت. یعنی کاهش معنی داری در عملکرد حافظه گروه آزمایشی طی 12 ماه بعد از الکتروشوک مشاهده شد.
نتیجه گیری: الکتروشوک باعث کاهش حافظه و فعالیت های عالی ذهن بعد از 12 ماه شده است. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی کمی و کیفی حافظه آشکار ساخت که اگر چه عوارض الکتروشوک بر حافظه پس از خاتمه جلسات کاهش یافته اما افت حافظه و فرایندهای نوروسایکولوژی پس از دوره پی گیری 12 ماهه در مقایسه با گروه گواه کماکان معنی دار بوده است.
Clinical and neuropsychological evidence show that patients with major depression often experience difficulties in their memory and high cortical functions after receiving electroconvulsive therapy (ECT). The aim of the study was therefore to examine side-effects of electroconvulsive therapy on the memory and cognitive process of
women with major depression. The study employed a causalcomparative ex post facto design. The experimental group consisted of 30 women with major depressive disorder who were selected using clinical interviews and Beck Depression Inventory (BDI). The control group included 30 women with major depression who matched members of the experimental group in age، education and marital status. The experimental group completed a set of memory and neuropsychiatric tests in several phases of ECT treatment، and they were re-evaluated one year later in the follow-up phase. The control group only received medication. The results from qualitative and quantitative analyses of the memory and cognitive processes in the two groups revealed that the experimental group significantly differed from the control group in every phase of ECT and even 12 month after the treatment (p<0.001)(p<0.001)، and that memory and cognitive processes of members of the experimental group significantly reduced
()<0.001). The study suggests that ECT decreases the patient’smemory and high cortical functions، and that the results sustain even after 12 months with no ECT.