چکیده:
هدف اصلی این تحقیقارزیابی کارایی دانشکدهها و گروههای آموزشی تربیت بدنی
دانشگاهی دولتی با استفاده از مدل ریاضی تحلیل پوششی دادههابود.امروزه، به منظور
ارزیابی کارایی و بهرهوری سیستمهای دانشگاهی از مدلهای ریاضی تحقیق در عملیات
استفاده میشود.این مدلها مجموعهای از فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی را به
عنوان شاخصهای ورودی و خروجی در نظر میگرند و با توجه به میزان اهمیت و تأثیرگذاری
هر یک از شاخصها در مجموعه عملکرد، نسبت مجموع موزون خروجیها بر مجموع موزون
ورودیها به عنوان میزان کارایی واحدهای تصمیم گیرنده محاسبه میشود.برای اجرای مدل ریاضی تحلیل پوششی دادهها در این تحقیق، دادههای کمی آموزشی،
پژوهشی و خدماتی مورد نیاز از 25 دانشکده و گروه آموزشی تربیت بدنی دانشگاههای
دولتی در سراسر کشور جمعآوری شدند.پس از اجرای مدل در سه وضعیت متفاوت با ماهیت خروجی، علاوه بر محاسبه میزان
کارایی مورد انتظار هر یک از واحدها، مجموعههای کارا یعنی واحدهای که با توجه به
منابع ورودی خود، خروجی متناسب داردند نیز مشخص شدند.همچنین، مدل این توانایی را
دارد که برای هر یک از واحدهای ناکارامد تا رسیدن به مرز کارایی، درصد مورد نیاز
افزایش خروجیها را محاسبه کند.در مورد تربیت اهمیت شاخصهای ورودی، هیأت علمی و کارکنان در مرتبه اول و بودجه
در مرحله بعد قرار گرفت. شاخصهای خروجی نیز، خدمات تخصصی در مرحله اول، پژوهش در
مرحله دوم و آموزش در مرحله سوم قرار گرفتو به این ترتیب، نتایح تحقیق علاوه بر
کارایی آموزشی و پژوهشی در محیط درونی دانشکدهها و گروههای آموزشی تربیت بدنی، اثر
بخشی خدمات تخصصی آنها را در محیط بیرونی یعنی در سطح دانشگاه و جامعه به خوبی نشان
دادند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به وظایف چندگانه، هدفها و رسالت مضاعف دانشکدهها و گروههای آموزشی تربیت بدنی علوم ورزشی در تربیت نیروی انسانی متخصص، تولید دانش نو و عرضه خدمات تخصصی به دانشگاه و جامعه به منظور پیشرفت و توسعه ورزش کشور در ابعاد گوناگون و پس از جستجوی رایانهای از منابع داخل و خارج کشور در این زمینه، همچنین بررسی مستندات و مطالعات موجود در وزارت علوم و سازمان ملی بهرهوری و در نهایت، نظر خواهی از خبرگان رشته، متغیرهای تحقیق در سه بخش اصلی زیر مشخص شدند.
توجه به اینکه دادههای کمی جمع آوری شده از سطح دانشکدهها و گروههای آموزشی تربیت بدنی دانشگاههای دولتی، به شکلهای گوناگون مانند ریال، تعداد افراد و مرتبه علمی بودند، با استفاده از طیف پنج مقیاسی فازی و تحلیل سلسله مراتبی، ابتدا وزنهای لازم برای ارزشگذاری ورودی دوم(هیأت علمی و کارکنان، جدول 1)، خروجی اول(فارغ التحصیلان، جدول 2)، خروجی دوم(کارهای پژوهشی، جدول 3)مشخص شد و در نهایت برای هر یک از ورودیها و خروجیهای هر دانشکده یا گروه آموزشی، یک عدد قطعی محاسبه شد که برای اجرای مدل استفاده شود.
ج. در اجرای وضعیت سوم(ترکیبی)مدل با ماهیت خروجی برای دو ورودیبودجه و هیأت علمیو سه خروجیآموزش، پژوهش و خدمات تخصصی، میزان کارایی مورد انتظار در 15 دانشکده و گروه که شامل ارومیه، شاهرود، تربیت معلم، سنندج، شهید رجایی، سبزوار، کرمان، اصفهان، تبریز، تهران، اهواز، گیلان، بیرجند، زاهدان و شیراز بود، عدد یک را نشان داد، به این معنا که این واحدها با توجه به مقدار منابع ورودی نیز خروجیهای مطلوبی در آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی داشتند و به عنوان مجموعه مرجع شناخته شدند و بقیه واحدها برای رسیدن به کارایی مطلوب باید با آنها مقایسه شوند(نمودار 3)."