چکیده:
ازدواج پدیدهای اجتماعی است که از ساختارهای جامعه تاثیر میپذیرد و در بستر خانواده و متاثر از آن، دچار تغییر و تحول می شود. ازدواج بین خویشاوندان نزدیک، بهطور سنتی در ایران بسیار معمول بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوتهای بین نسلی ازدواجهای خویشاوندی و عوامل پشتیبان آن است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه آماری، شامل تمامی افراد در آستانه ازدواج مراجعهکننده به مراکز منتخب بهداشتی- درمانی شهر کرمانشاه است. نمونه آماری نیز 400 نفر از افراد جامعه آماری را دربرمیگیرد. دادهها از طریق پرسشنامه محققساخته و در فروردین 1392 گردآوری شدهاند. نتایج نشان میدهد سطح تحصیلات پاسخگویان، سطح تحصیلات مادران و نسبت خویشاوندی والدین با یکدیگر، تاثیر معناداری بر ازدواج خویشاوندی در نسل بعدی دارد. سابقه ازدواج فامیلی والدین، مهمترین عامل موثر بر ازدواج خویشاوندی در بین فرزندان است. نتایج همچنین نشان میدهد که 17 درصد واریانس متغیر وابسته، از طریق متغیرهای مستقل پژوهش، قابل تبیین است. از دلایل افزایش ازدواج خویشاوندی شاید بتوان به کاهش اعتماد اجتماعی و برخورداری از حمایتهای خویشاوندان در وضعیتهای بحرانی اشاره کرد.
Marriage is a social phenomenon which is influenced by the structures of society. Marriage in the context of family and at the same time have been transformed. Traditionally، the marriage between close relatives has been very common in Iran country. The purpose of this study is to examine differences in intergenerational relationships of marriage and its supportive factors. Methods of research in this study is survey. Statistical population consists of individuals on the verge of marriage who attended in selected health centers in Kermanshah city. The statistical sample includes 400 individuals of the statistical population. Data were collected through a self-made questionnaire in April 2013. The findings showed that consanguinity marriage between the two generations is increased. Respondents' level of education، mother's education level and record of consanguinity marriage among parent variables have a significant effect on consanguinity marriage among the next generation. Record of parental consanguinity marriage was the most important predictor of consanguinity marriage among children. The results also showed that 17 percent of the variance in the dependent variable is explained by the independent variables. Loss of social trust and the support of relatives in critical condition could be the reasons for the increase of consanguinity marriage.
خلاصه ماشینی:
براي نمونه ، اوپنهايمر (١٩٨٨) تحول هاي ازدواج را ناشي از افزايش نقش زنان در اقتصاد خانواده و به عبارت ديگر، افزايش ميزان اشتغال زنان ميداند و لستهاق (١٩٩٥) و وندکا (٢٠٠١) بر تأثير تغيير نظام معنايي و عوامل ايده اي و نگرشي بر اين تغييرها تأکيد ميکنند.
براساس نتايج بعضي از پژوهش هاي ديگر (عباسي شوازي و عسکري ندوشن ، ١٣٨٤؛ عباسي شوازي و ترابي، ١٣٨٥ الف )، روند ازدواج خويشاوندي در ايران نه تنها کاهش نداشته ، بلکه در بعضي مناطق افزايش نيز داشته است .
بعضي از پژوهش هايي که به بررسي تغييرهاي خانواده و شکاف هاي بين نسلي آن در ايران پرداخته اند (براي نمونه ، آزادارمکي و همکاران ، ١٣٧٩؛ آزادارمکي، ١٣٨٠)، به اين نتيجه دست يافته اند که با وجود تغيير در بعضي از ارزش ها و سنت هاي حاکم بر خانواده و نگرش هاي موجود به آن ها در نسل هاي متوالي، کماکان بعضي از ويژگيهاي مشترک مانند اهميت ازدواج خويشاوندي، در بين نسل هاي مختلف حفظ شده است .
درمجموع ، پژوهش ها نشان ميدهند که ازدواج خويشاوندي در بسياري از کشورها، از جمله ايران ، هنوز اهميت نسبي دارد و حتي در بسياري موارد، در طول زمان ، افزايش داشته است ؛ بنابراين و با تکيه بر نظريۀ نوسازي انتظار ميرود که تحصيلات ، اشتغال ، وضعيت اقتصادي و اجتماعي خانواده و به ويژه سطح تحصيلات والدين و ميزان درآمد خانواده ، بر ميزان اين نوع ازدواج تأثير بگذارد.