چکیده:
امروزه موفقیت سازمان ها به توانایی سازگاری و انطباق آن ها با عوامل متغیر محیطی بستگی دارد؛ به عبارت دیگر، به دلیل تغییرهای سریع در جهان کنونی، انطباق موفقیت آمیز با محیط بخش مهمی از پیروزی است. بر این اساس، توجه به ظرفیت انطباق پذیری در سازمان ها رو به افزایش است؛ زیرا اصل اساسی مفهوم یادشده، توانایی سازمان ها در پندآموزی، سازگاری، ارزیابی و پاسخ دهی به تغییرها و تحول های درون و برون سازمانی است. ظرفیت انطباق پذیری سازمانی در سازمان های دانشگاهی زمانی ارتقا می یابد که روحیه دانش آفرینی در بین کارمندان وجود داشته باشد؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر دانش آفرینی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی بوده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود. جامعه آماری، 716 نفر از کارمندان دانشگاه تبریز در سال 1391 است که از این تعداد 239 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی در مقایسه با سطوح طبقات انتخاب شدند. یافته های تحقیق بیان می کند میزان ظرفیت انطباق پذیری سازمانی کارمندان دانشگاه تبریز بالاتر از حد متوسط (21/117) است. همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، به ترتیب آثار ابعاد جامعه پذیری، ترکیب و درونی سازی سازه دانش آفرینی بر متغیر وابسته (ظرفیت انطباق پذیری سازمانی) معنی دار است و متغیرهای یادشده توانستند 59 درصد تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
Nowadays، organizations success depends on their ability to adapt to the changing environmental factors. In other words change in today’s world is rapid and successful adaptation is an important part of success in today’s era. Accordingly، adaptability capacity is increasingly being attended to because the fundamental principles of the mentioned notion are advice taking، assessing and responding to internal and external changes. It is obvious that organizational adaptability capacity in academic organizations is promoted when there is a knowledge creation spirit among employees. Therefore the main goal of this study is to investigate the effect of knowledge creation on organizational adaptive capacity. The research method used is survey and the research tool is questionnaire and statistical population involves 716 of Tabriz University employees in the year 1391، from which 239 are selected by Kukran formula and classified random sampling relative to class levels. According to regression analysis results the impacts of socialization، composition، and internalization of knowledge constructs aspects on independent variable (organizational adaptability capacity) are significant and these variables could explain 59% of variations.
خلاصه ماشینی:
بررسي تأثير دانش آفريني سازماني بر ظرفيت انطباق پذيري سازماني (مورد مطالعه : کارمندان دانشگاه تبريز) 1 محمد عباس زاده 2 محمدباقر عليزاده اقدم 3 کمال کوهي 4 علي بوداقي تاريخ دريافت : ٩٤/٠٢/٣٠ تاريخ پذيرش : ٩٤/٠٩/٠٧ چکيده امروزه موفقيت سازمان ها به توانايي سازگاري و انطباق آن ها با عوامل متغير محيطي بستگي دارد؛ به عبارت ديگر، به دليل تغييرهاي سريع در جهان کنوني، انطباق موفقيت آميز با محيط بخش مهمي از پيروزي است .
همچنين ، براساس نتايج تحليل رگرسيوني ، به ترتيب آثار ابعاد جامعه پذيري ، ترکيب و دروني سازي سازة دانش آفريني بر متغير وابسته (ظرفيت انطباق پذيري سازماني ) معني دار است و متغيرهاي يادشده توانستند ٥٩ درصد تغييرهاي متغير وابسته را تبيين کنند.
با توجه به موارد بالا، ظرفيت انطباق پذيري سازماني در سازمان هاي دانشگاهي زماني ارتقا مي يابد که روحيۀ دانش آفريني در بين کارمندان وجود داشته باشد؛ به طوري که آرچر١ (٢٠٠١) باور دارد براي ساخت ظرفيت انطباق پذيري، به دانش آفريني نياز است ؛ يعني توانايي يادگيري و پاسخ به تغييرها (گوچر، ٢٠٠٧: ١).
اين دو معتقدند سازمان ها براي حل مشکلات فعلي خود و انطباق با تغييرهاي محيطي ، به خلق دانش جديد (دانش آفريني) نياز دارند (مقتدايي، ١٣٩٠: ٦٦ به نقل از نوناکا و تاکوچي ، ٢٠٠٤)؛ بنابراين ، پرسش هاي اساسي اين گونه مطرح ميشوند: انطباق پذيري سازماني در بين کارمندان دانشگاه تبريز به چه ميزان است ؟ دانش آفريني سازماني چه تأثيري بر ارتقاي ظرفيت انطباق پذيري سازماني دارد؟ تحقيق حاضر درصدد است از جوانب مختلف به پرسش هاي بالا پاسخ علمي دهد.