چکیده:
مناسک مذهبی ، علاوه بر ایجاد زمینه ای برای کسب تجربه دینی، عامـل مهمـی در بازتولیـد وجدان جمعی در جامعه است . ایـن موضـوع ، بـیش از همـه در مناسـک جمعـی و عمـومی دیـده میشود. در جامعه ایران ، مناسک عزاداری محرم ، یکی از عمومیترین و جمعیترین مناسک مذهبی است که علاوه بر کارکردهای دینی، تاثیر بسیار مهمی در سازماندهی گروه های اجتمـاعی و هویـت اجتماعی مردم شیعی دارد. اجتماعات و تشکل های دینی که حول این مناسک شکل می گیـرد، یکـی از مجاری اصلی جامعه پذیری افراد در حوزه جمعی است . در جامعه شیعی ایران ، به نوع خاصی از سازماندهی گروهی و اجتماع مذهبی که در زمینـه مناسـک عزاداری شکل گرفته است ، هیات مذهبی گفته میشود. در مقاله حاضـر، بـه لحـاظ انسـان شـناختی مولفه ها و ساختار هیات های عزاداری و تاثیر و کارکرد آنها در بازتولید شکل خاصی از سـازماندهی اجتماعی مومنان و هویت اجتماعی گروه های مذهبی بررسی شده است . هیات های عـزاداری، یکـی از اشکال سنتی گروه های اجتماعی مذهبی است که ساختار آن در بسیاری از حوزه های جامعـه مـا، بازتولید شده است ، بر این اساس در جامعه شیعی ایران ، میتوان از "جماعت هیـاتی " یـا "اجتمـاع هیاتی " بحث کرد. بر اساس نظریه های ویکتور ترنر درباره حوزه مرحله آستانه ای و جماعت وارگی، هیات ها به مثابه نوعی جماعت واره ، در فضاهای آستانه ای جامعه شکل گرفته اسـت و عامـل مهمـی در شکل گیری و تداوم هویت اجتماعی - مذهبی مومنان اسـت . در شـرایط امـروز ایـران ، بـه دلیـل گسترش رسانه ها و فضاهای مجازی، شاهد شکل گیری جماعـت هیـاتی مجـازی یـا رسـانه ای نیـز بوده ایم . از این رو، ظاهرا فهم هیات ها، عامل مهمی در فهم سـاختارهای تشـکیلات جمعـی سـنتی ایران است .
خلاصه ماشینی:
در جامعه ایران ، مناسک عزاداری محرم ، یکی از عمومیترین و جمعیترین مناسک مذهبی است که علاوه بر کارکردهای دینی، تأثیر بسیار مهمی در سازماندهی گروه های اجتمـاعی و هویـت اجتماعی مردم شیعی دارد.
هیأت های عـزاداری، یکـی از اشکال سنتی گروه های اجتماعی مذهبی است که ساختار آن در بسیاری از حوزه های جامعـه مـا، بازتولید شده است ، بر این اساس در جامعه شیعی ایران ، میتوان از "جماعت هیـأتی " یـا "اجتمـاع هیأتی " بحث کرد.
بر اساس نظریه های ویکتور ترنر درباره حوزه مرحله آستانه ای و جماعت وارگی، هیأت ها به مثابه نوعی جماعت واره ، در فضاهای آستانه ای جامعه شکل گرفته اسـت و عامـل مهمـی در شکل گیری و تداوم هویت اجتماعی - مذهبی مؤمنان اسـت .
وی با طرح رابطه دیالکتیکی میان جماعت واره و سـاختار اجتمـاعی روزمـره ، دربـاره این نکته مهم صحبت میکند که ویژگی درونی جماعت وارگی، ضد ساختار و ضد فرهنگ بودن است ، و این خصیصه در فضای مناسک و در زمان و مکانی مقـدس رخ مـی دهـد و از ایـن رو، نمی توان و نباید آن را به سراسر زندگی اجتمـاعی بسـط داد.
ایـن اجتمـاع مـذهبی کـه در فضای آستانه ای جماعت های هیأتی شکل میگیرد، افراد را با پیشینه هـای متفـاوت بـه یکـدیگر پیوند میدهد و در زمینه ای مناسکی، هویت مشترک مذهبی و جمعی آنها را در مؤمنان بازتولیـد میکند.
اولا، هـر چنـد ترنر مفهوم جماعت واره را هنجارمنـد و نهادینـه شـده نمـیدانـد، امـا بایـد دقـت کـرد کـه در هیأت های عزاداری ، هنجارهای ضمنی و یک نوع سلسله مراتب خاص وجود دارد؛ سلسله مراتبی که بیانگر اقتدار خاصی در همان زمینه خاص هیأتی است .