چکیده:
مردم ایلام در گذشته زندگی عشایری داشـته انـد کـه نظـام سلسـله مراتبـی ایلـی و هنجارهـای خویشاوندی، بر آن حاکم بوده است . این مردم به تـدریج اسـکان داده شـده انـد و زنـدگیشـان صورتی شهری به خود گرفته است . پرسش آن است که آیا بعد از ایـن اسـکان ، نحـوة زنـدگی مردم به طور کامل تغییر کرده و اکنون شهر با حاکمیت نظام دیوان سالار اداره میشـود یـا هنـوز نظام خویشاوندی بر زندگی و روابط اجتماعی افراد حاکمیت دارد. زنـدگی اجتمـاعی در شـهر ایلام ، تا چه حد مبتنـیبـر قواعـد شـهروندی اسـت و تـا چـه حـد نظـام خویشـاوندی در آن تعیین کننده است ؟ براساس نتایج این تحقیق ، در شهر - عشیرة ایلام ، مفهـوم شـهروندی شـکل نگرفته است و افراد، بیش از آنکه خود را یک شهروند ایلامی تلقی کنند، خود را متعلق به یک ایل یا طایفه میدانند. در ایلام ، افراد هنوز بـیش از آنکـه تحـت حمایـت هـای اجتمـاعی نظـام دیوان سالار شهری باشند، از حمایـت هـای سـاختار خـانوادگی بهـره مـیبرنـد. درصـد بـالای ازدواج های درون همسری، نحوة پراکندگی قومیتی در فضای شهری، انتخـاب اعضـای شـورای شهر به شکلی قومیتی، نحوة گذران اوقات فراغت به صورت دسته جمعی و خانوادگی و حضور قدرتمند هنجارهای خانوادگی در مراسم مختلف مانند عروسی، عزاداری، خون بس و لـویرات ، نشانه هایی از حاکمیت هنجارهای قبیله ای و خانوادگی در شهر ایلام است .
خلاصه ماشینی:
(74 در این تحقیـق ، پـس از ارائـه و بررسـی تعـاریف شـهر، شـهروندی و نظـام ایلـی از نگـاه نظریه پردازان مختلف و ارائۀ روش تحقیق مورد اسـتفاده در ایـن تحقیـق ، بـا اسـتفاده از قـوانین حاکم بر نظام خویشاوندی که شامل ازدواج ، خـانواده و خویشـاوندی اسـت (مقصـودی، ١٣٨٦: ٨١تا٩٠) و مناسک و آیین هایی ماننـد عـزاداری و انـواع ازدواج کـه مـیتـوان در آن ، حضـور و حمایت های نظام خویشاوندی را به وضوح مشاهده کرد، به بررسی نظـام خویشـاوندی و تحـول آن بعد از شهریشدن چند ایل منطقۀ ایلام پرداخته شده است .
ازجملۀ این مسائل ، تقابل و تعارض هایی است کـه چهار مفهوم فوق را در مقابل هم قرار میدهند؛ به عنوان مثال ، افرادی که هنوز خود را متعلـق بـه ایل و طایفۀ خود میدانند و تحت فشار آداب ورسوم و قراردادهای حاکم بر ایل خود هستند و بـا انتخابات عمومی، در مقام یکی از مسئولین شهری قرار میگیرند، چگونه مـیتواننـد بـرای همـۀ افراد شهر تصمیم گیری کنند و همه را به یک چشم ببینند و از حق همۀ افراد شهر به طور یکسان حمایت کنند؟ در این نظام دوسویه که مفاهیم در تعارض باهم قرار گرفته اند، پدیده هـایی ماننـد «پارتیبازی» شکل میگیرد که به نوعی تعهد افراد را نسبت به خاندانشان برآورده میکند و باعـث بیمارشدن نظام سیاسی حاکم بر شهر میشود.