چکیده:
تبیین روش شناختیعملکردجلال آل احمددرحوزه انسان شناسیوفرهنگ پژوهی،میتواندنموداری دقیق ازمنش فکریـعقیدتیاوبه دست دهد،چراکه آل احمدمعتقدبودباابزارهاوروش هایغربی نمیتوان به توصیف درستیازموقعیت ایران دست پیداکرد.اودرمواجه بامسائل ،میکوشیدآنهارابه شکلی ملموس وعینیتوصیف کندودرنهایت راه کارهاییارائه دهد.درمقاله حاضرکوشیده شده است باتوصیف معرفت شناسی آل احمد،روش کاری،سبک ونگاه انسان شناختیاش تبیین شود،برای دست یابیبه این هدف تمرکزبیشتربررویکارهای پژوهشیویاست .مقاله دریک مقدمه وچهار بخش مختلف سامان دهیشده است .درهرکدام ازفصول مقاله نیزکوشیده شده تاپیشینه مباحث و رویکردهای مختلف به آراآل احمدبه اختصارموردبررسی ویانقدقرارگیردودرانتهارویکرد سبک شناسانه اوبه شکلیایجابیتوصیف شود.
خلاصه ماشینی:
البته این احتمال که درنهایت میتوان به یک روش مشخص تجربه شده مشابه روش هایگروهیازجامعه شناسان وفیلسوفان ؛ ازمیان آثارآل احمدرسیدامریضعیف به نظرمیرسد،امامیتوان نظام واره ایازمفاهیم و منطق هارایافت که چارچوبیروش مندداشته وبه عنوان نگرش بومیشده ویدرشناخت مسائل قابل توجه است .
مبانی فلسفی محمدمددپورزاویه ایدیگرازبحث نگرش معرفتیآل احمدرامیگشایدوبااشاره به تصریح جلال برتاثیرپذیریاش ازسیداحمدفردیددرراه انداختن بحث غرب زدگیمینویسد "هرچند،تئوریمتجددانه آل احمدباحکمت انسی وعلم الاسماتاریخیونظریه غرب زدگیمرحوم فردید،نسبتیجزیک لایه احساسیوسطحیپیدانمیکرد (زیرادرنظرآل احمدغرب زدگینوعی غرب گرایی وغرب مابیدرمصرف زدگی و وابستگیسیاسیایران به نظام هایبورژواییغرب به خصوص آمریکاوانگلیس است )،امادرنظرفردید،غرب زدگیبه یک معنایحکمیودینیانسیعمیق ، همان نیست انگاریوخودبنیادیدرافق غروب خورشیدحقیقت شرق وفطریت انسان ازاسماقهرالهیاست "(مددپور،١٣٨١:٨٦) آل احمددرسال هایاخیرآماج حملات سهمگینیبوده که عمده آنهابرپایه ادعای بیسوادیعلمیاوبوده است .
ضد سبک آل احمدبرایرسیدن به سبک خودش درپژوهش چنداصل اساسیرادرذهن رشدداده بود: پایبندی تام وتمام آزادی؛شکست اسطوره های ساختگی روشن فکری وعلاقه مندبه مردم (آزادارمکی،١٣٧٧:٢١)،درواقع اوازفروکاهیدن همه چیزبه سطح روش اجتناب میکرده است وبرخلاف غرب که ابتداهستیشناسیرابه معرفت شناسی ومعرفت شناسیرانیزدرقالب روش شناسیتقلیل داد؛آل احمدهستیشناسیرانظیرحکمایاسلامی،اساس قرارمیدهدوبر پایه آن موضع معرفتیوروشی اتخاذمیکند.
خوداودرخلال گفت وگوییطولانیومفصل باهانس اشتراسر اتریشیکه به عنوان یک انسان شناس درایران (به ویژه بلوچستان )حضورداشته است ،برداشتی منحصربه فردازرفتارایلیاتیهادرقبال میهمانان خارجیارائه میدهدودرقبال واکنش اشتراسر میگویدکه رفتارایلیاتیبرایایجاددایره امنیاست که تعهداتیرابرمیهمان فرنگیاش ایجاد میکندودرواقع اوباارائه این تفسیررویکردخاص خوددرخوانش رفتارهایمردم رانشان میدهد.
به طورکلیدر اردوگاه دین داران ،این غرب ستیزیترجمه شدبه چیزیکه من نام آن رازنده شدن اسلام هویتی مینامم "(١٣٨٥:١٠) سروش براین نکته تاکیدمیکندکه بخشیازگفتمان رایج جهاددرایران ناشیاز اندیشه هایضدغرب آل احمداست .