چکیده:
اسطورهها در طول تاریخ ، هم از حوادث سیاسی - اجتماعی تاثیر می پذیرند و هم بر آنها تاثیر می نهند. در تاریخ معاصر ایران، کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ یکی از اصلی ترین حوادث تاثیرگذار بر ساختارهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی بود که موجب شد نویسندگان حوزه ادبیات و داستاننویسی به اسطورهها گرایش یابند؛ اسطورههایی که بازتابدهنده ناخودآگاه جمعی مردم ایران در سالهای بعد از کودتا هستند. رمان درد سیاوش اثر اسماعیل فصیح یکی از شاخص ترین داستانهایی است که نمایانگر جریان اسطورهگرایی در آن سالها است . مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و چارچوب نظری نقد اسطورهای، به تحلیل ادبیت اسطورهای و چگونگی بازتاب اسطوره در این اثر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نویسنده رمان با توجه به نوع شخصیت و تیپ فکریاش و همچنین متناسب با موقعیت خاص زمانی ، به بازآفرینی شخصیت ها، روایات و فضاهای اسطورهای کهن با تکیه بر روایت اسطورهای داستان سیاوش از شاهنامه دست زده است . هدف وی از انتخاب زمان مرگ سیاوش، قهرمان داستان، در ٢٨ مرداد ١٣٣٢ این بوده است که هم او را با مصدق همانند کند و هم با ارجاع به اسطوره سیاوش، قهرمانکشی ایرانی ها را نشان دهد؛ به عبارتی دیگر، فضای داستان را وسعت بخشد و آن را با کل تاریخ ایران مطابقت دهد.
خلاصه ماشینی:
هدف وی از انتخاب زمان مرگ سیاوش، قهرمان داستان، در ٢٨ مرداد ١٣٣٢ این بوده است که هم او را با مصدق همانند کند و هم با ارجاع به اسطوره سیاوش، قهرمانکشی ایرانی ها را نشان دهد؛ به عبارتی دیگر، فضای داستان را وسعت بخشد و آن را با کل تاریخ ایران مطابقت دهد.
از آنجا که تولد اسطورهها، نحوه شکل گیری، نوع و هدفهای آنها بستگی تام به نیازهای فکری و روانی ، مکانی و زمانی ، فرهنگ ملت ، و شرایط اجتماعی - اقتصادی و آیینی حاصل از آنها دارد، اسطوره تحققی خارجی دارد؛ لذا اسطوره زاده زمان است و هر زمانی ضرورت ها، شرایط ، تفکرات، زبان، و خلاقیت های خاص خود را دارد؛ (رستگار فسایی ١٣٨٣: ٢٠) بنابراین ، در این دوره با توجه به تأثیرگذاری حادثه کودتا در روان جمعی جامعه ایرانی ، این اثرپذیری از طریق نمادهای اسطورهای در داستان درد سیاوش تجلی و انعکاس یافته است .
بهترین اثری که در آن به طور خاص، ویژگی های آثار داستانی فصیح بررسی شده، مجموعه مقالاتی است که آناهید اجاکیانس نوشته و در آنها به توصیف و تحلیل شخصیت ها و شیوههای شخصیت پردازی، سبک بیانی نویسنده متناسب با درونمایه داستان، فضا، و لحن اثر پرداخته است ، اما این پژوهش گر نیز در تحلیل رمان درد سیاوش به وجوه اسطورهای آن اشارهای نکرده و تنها به بیان این نکته بسنده کرده است که اسماعیل فصیح در نوشتن این رمان متأثر از روایت و شخصیت های داستان سیاوش شاهنامه بوده است .