چکیده:
اخلاق یکی از عمدهترین دغدغه های جامعه بشری است ؛ زیرا هیچ نهاد و حرفه ای نیست کـه قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتارهای بهنجار را معین مـی کنـد، بـه حیـات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هم خاستگاه دینی و عرفانی دارد و هم متاثر از عرف، فرهنگ ، تاریخ و سایر پدیدههای اجتماعی است . درواقع ، بین ایـن مفـاهیم و پدیـدههـای اجتمـاعی و اخلاق تعامل دایمـی وجـود دارد کـه باعـث مـی شـود در طـول زمـان، اصـول و ارزشهـا و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگوهای موجه و مقبول رفتارهای فردی و اجتمـاعی شـکل بگیرد. به قواعد و قوانین اخلاقی و رفتاری که باید افراد در حـین انجـام فعالیـت هـای شـغلی رعایت نمایند، دراصطلاح اخلاق حرفه ای اطلاق می شود. درحقیقـت ، اخـلاق حرفـه ای یـک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن حفظ و اشاعه ارزشها در جامعه در زمان مناسب است . این مقاله بر آن است تا به مفهوم اخلاق حرفه ای عرفا و ابعاد گوناگون آن از دیدگاه سنایی در حدیقة الحقیقه بپردازد. بنا به دیگاه سنایی ، عرفان همواره وسیله ای بـرای تبلیـغ اخـلاق، علـم و کوشش بوده است . فردی که آداب اخلاقی را رعایت می کند، خواسـته هـای خـود را بـه نفـع دیگران تعدیل می کند و با تقویت و پرورش ابعاد معنوی، همواره در راه خدمت بـه همنوعـان اقدام می نماید. سنایی تاکید می کند که خداوند متعال برترین زیبـایی و مشـخص کننـده مـلاک نهایی اخلاق است . در این نظام روشنی بخش ، تقرب به خدا و کسب رضایت او، دسـتیابی بـه عدالت فراگیر اجتماعی ، آزادی، و حرمت انسـان آرمـان اخـلاق اسـت . بیشـترین سـود بـرای بیشترین کسان نیز ازجمله اهداف زندگی اجتماعی در ساحت های فردی، شـغلی ، و اجتمـاعی است .
خلاصه ماشینی:
(مجلسی ١٣٨٥، ج٢: ٢٥) بـــــــوده مقصـــــــود آفـــــــرینش او انبیـــــــا را نشـــــــان بیـــــــنش او (سنایی غزنوی ١٣٧٧: ١٣٣) سنایی در باب «فی اتباعه صلواتالله علیه » اشاره می کند که خداوند خلق پیـامبر را عظیم خوانده است و بر این اعتقاد است که آیه «ألم نشـرح لـک صـدرک » (سـوره الشـرح/ ١) به خاطر روی خوش و گشاده و وفاداری و اخلاق خوشـی کـه پیـامبر داشته ، نازل شده است : یافتـــه دیـــن حـــق بـــدو تعظـــیم خلــق او را خــدای خوانــده عظـــیم همــه خلــق و وفــا و بســط و فــرح شــرط ایــن نعــت هــا الــم نشــرح (سنایی غزنوی ١٣٧٧: ١٣٥-١٣٦) هدف وی از ذکر این مطالب بیان این نکته است که حضرت محمد(ص ) الگوی موجه و مقبول رفتارهای فردی و اجتماعی برای رسیدن به کمال مطلوب است و انسان مدبر که دارای دانش و بینش است ، با خودشناسی و خودسازی می تواند برای کسب موفقیت حاصل از پیوند عشق و عقیده، در عرصه عمل گام بردارد.
این اندیشه باعث می شود که از کردار نادرست دوری کند و به سوی مسلمانی و حقیقت روی آورد: چون تو دانی که او همی داند خر طبع تو در گلت ماند روی از آیین بد بگردانی روی تو پرورد مسلمانی (سنایی غزنوی ١٣٧٧: ٥٨) مطلع بر ضمایر است مدام تو براندیش و کار گشت تمام (همان ) وی در باب سوم ، «اندر نعت پیامبر ما، محمد مصطفی - علیه السلام - و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » و «فی الاجتهاد و طلب التقوی»، به داستان عبدالله رواحه پرداخته است که یکی از یاران برگزیده رسول خدا بود و لحظه ای از خدمت کردن به ایشان امتناع نمی کرد.