چکیده:
امنیت در قرن بیست و یکم مفهومی بسیار گسترده تر و پیچیده تر پیدا کرده است. هر چه در دو قرن پیشین امنیت نظامی و سیاسی دارای بیشترین اهمیت بود، در قرن حاضر امنیت اقتصادی در اولویت قرار گرفته است. امنیت اقتصادی نیز همانند سرچشمه واژه خود امنیت، مفهومی گسترده و پیچیده پیدا کرده است. امروزه در ارزیابی میزان توسعه یافتگی کشورها، اهمیت ویژه ای برای شاخص امنیت اقتصادی قائل می شوند. امنیت اقتصادی دارای چنان ظرفیتی است که تمام ارکان جامعه را می تواند تحت تاثیر قرار دهد. در این نوشتار با تحقیق و کاوش در دستاوردها و مطالعات انجام شده قبلی در مقوله امنیت اقتصادی، سعی بر آن شده است که با زبانی ساده و کاربردی این مفهوم پراهمیت و استراتژیک معرفی مجدد شده و اهمیت و جایگاه آن در توسعه پایدار اقتصادی به طور کلی تبیین گردد.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار با تحقیق و کاوش در دستاوردها و مطالعات انجام شده قبلی در مقوله امنیت اقتصادی، سعی بر آن شده است که با زبانی ساده و کاربردی این مفهوم پراهمیت و استراتژیک معرفی مجدد شده و اهمیت و جایگاه آن در توسعه پایدار اقتصادی به طور کلی تبیین گردد.
به عبارتی هرگز نمیتوان چنین ادعا نمود که پس از فراهم آمدن چند شرط عام و خاص در یک کشور، بگوییم این کشور توسعه یافته محسوب میشود و به پایان راه رسیدهایم، بلکه باید چنین گفت که «این کشور در مسیر توسعه پایدار قرار دارد»، هر چند ممکن است بر اساس برخی شاخصهای استاندارد بینالمللی کشور مزبور کشوری توسعهیافته تلقی شود.
کشورهای توسعه یافته (گروه اول) با توجه به موقعیت و جایگاهی که در اقتصاد و تجارت بینالمللی برای خود ایجاد کردهاند، از همان ابتدا موضوع امنیت اقتصادی را بر اساس استانداردهای خود و منافع ملیشان تدوین و اجرا نمودهاند.
امنیت اقتصادی یکی از مهمترین ابعاد امنیت ملی و از اصول مهم و زیرساختهای اساسی کشورها برای دستیابی به توسعه اقتصادی و ارتقای سطح رفاه اجتماعی محسوب میشود و از این رو همیشه مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی کشورها بوده است (همان، 7).
در اقتصاد امنیتی، تنها یک فعال اصلی اقتصادی وجود دارد و آن نهادی است که دارای منابع مالی فراوان بوده و قدرت سیاسی، اجرایی، قانونگذاری و قضایی کشور را به نوعی در اختیار دارد که در اغلب موارد این عضو فعال اقتصادی دولت میباشد.