چکیده:
امروزه با وجود جهانی شدن اقتصاد و توسعه فناوری ارتباطات، دریاها جالب ترین حوزه رقابت های ژئوپلتیکی در قرن بیست و یکم محسوب می شوند؛ از اینرو در گذشته ، آمریکا و بریتانیا قدرت های بلامنازع دریایی بوده اند. در این برهه از زمان، بازیگران، دیگر سعی می کنند با یافتن پتانسیل و مزایای خود،وارد این بازی ژئوپلیتیکی گردند.در این بین ایران با داشتن سواحل گسترده و مستعد وبنادر متعدد در خلیج فارس و دریای خزر:وجود تنگه راهبردی هرمز به لحاظ ژئوپلیتیکی دارای موقعیت ساحلی و استراتژیک منحصر به فردی است؛این موقعیت ژئوپلیتیکی ضمن اینکه الزاماتی را برای اداره کشور می طلبد؛دارای فواید و مزایایی نیز هست.به طوریکه،اگر این بخواهد به عنوان یک قدرت منطقه ای در کنار سایر قدرت های نوظهور-نظام تک قطبی به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشد-باید استراتژی کلان خود را بر مبنای دکترین دریا محور تنظیم نماید.یعنی با برجسته کردن زیربنای دریایی خود نه تنها از فواید اقتصادی و مزایایی آب های آزاد بهره مند شود بلکه به یاری قدرت دریایی،نظام موجود را به چالش بکشد.لذا این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش شده،در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که؛دریا و آب های آزاد دارای چه اهمیت و مزایایی می باشند؟یافته های تحقیق نشان می دهد که اهمیت دریاها و آب های آزاد در دو محور کلی قابل طرح می باشند.
خلاصه ماشینی:
"در واقع از این بعد، بنیادهای دریایی قدرت یک کشور که به منزله آن موجب میشود جمهوری اسلامی ایران نیز به سوی یک دکترین دریا محور حرکت نماید، عبارتند از: 1- جنبههای اقتصادی دریا نمودار شماره 1 / (حافظ نیا و کاویانی راد،1391: 202) منابع فلات قاره و کف دریاها: از سال 1980 تا 2009 بین 9/23 تا 37 درصد کل تولید نفت از منابع فلات قاره بدست آمده است و بیشتر میدانهای نفتی در فاصله 100 تا 150 کیلومتری سواحل قرار دارند (کریمیپور و محمدی،1389: 111).
از طرف دیگر با توجه به اینکه اهمیت حمل و نقل دریایی نشأت گرفته از نیاز به مصرف کالاهای گوناگون در نقاط مختلف دنیا به ویژه کشورهایی که از طریق خشکی ارتباط ندارند، ایران میتواند برخی از بنادر فراوانش را در خلیج فارس و دریای عمان در اختیار هریک از کشورهای محاصره در خشکی منطقه خزر-آسیای مرکزی برای استفاده انحصاری و خودمختارانه آنها در چارچوب حاکمیت ملی و حاکمیت قوانین ایران قرار دهد.
نیروهای مسلح باید بتوانند با آمادگی کامل وارد جنگ شده و پیروز از آن بیرون بیایند، حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به حوزه دریای خزر و خلیج فارس به ویژه حضور و نفوذ ایالات متحده آمریکا که دارای استراتژی نظامی دریاپایه است و قدرت دفاعی و نظامی خود را بر اساس ظرفیتهای دریایی سامان داده، برخورداری از یک نیروی دریایی مقتدر را برای حفاظت از منافع ایران طلب میکند."