چکیده:
امام محمد غزالی از پرتأثیرترین دانشمندان تاریخ اسلام است که تلقی او از نظرات فرقههای اسلامی و برخورد او با اندیشههای باورمندان آنها در شکلگیری ذهنیات مسلمانان و پیروی از روشهای خاص به ویژه در مذاهب سنت بسیار مؤثر بوده است. نگارنده در یک بررسی تحلیلی انتقادی به این نتیجه میرسد که تأثیر سخن غزالی و نفوذ کلامش تنها به دلیل دانش گستردهی او نیست بلکه عوامل دیگری ـ بسیار مهم ـ وجود دارد که سخن او را رواج میبخشد و تأثیری پایدار را سبب میشود.
خلاصه ماشینی:
"با تحلیل این رویدادها و با توجه به این مقدمهها باید پذیرفت که نفوذ کلام غزالی و تأثیر فتواهای او فقط به دلیل دانش گستردهاش نیست بلکه عوامل دیگری بسیار مهمتر وجود دارد که سخن او را روایی میدهد و تأثیری پایدار را سبب میشود این دریافت را، هم، نشانههای تاریخی و هم، دگرگونی احوال غزالی اثبات میکند: 1ـ نشانههای تاریخی: با اینکه اعترافات غزالی مثلا «در آن مدت که در بغداد سکونت داشته، همواره مشتاق بوده است که با تصنیف کتبی در علم دین خدمتی به آستان مقدسهی نبویهی امامیهی مستظهریه ـ ضاعف الله جلالها و مد علی طبقات الخلق ظلالها ـ بنماید، بدین طریق که برای ادای شکر نعمت به تصنیف کتبی در علم دین بپردازد ...
با این حال تأثیری این چنین عمیق را تنها به گسترهی دانش یا بحثهای فقهی و استدلالی وابسته کردن عین سادگی است بلکه با عنایت به روح جمعی مردم که باور آنها «علی دین ملوکهم» است و به دلیل ملاحظات مختلف از جمله صیانت ذات و امنیت خاطر، چارهای جز پذیرش و فرمانبرداری از حکومت ندارند، بیشترین تأثیر سخن و بخش عمدهای از شهرت او نتیجهی توجه خلیفه و حمایت نظامالملک و فرزند او از غزالی است البته ابوحامد نیز بسیار هوشیارانه عمل کرده و همهی جوانب را در نظر داشته است چنانکه در عین انجام دستورهای خلیفه و اجرای منویات نظامالملک به این معارضهها وجههی علمی و دینی داده است، و در عین رد کردن فلسفه، در القسطاس المستقیم منطق قرآن را ستایش کرده و تنها مرجع شایستهی پیروی دانسته است یا در بحث فراگیری علم و معرفت از امام معصوم میپذیرد که: «برای وصول یقینیات و حقایق ابدی رهبر معصوم و عاری از خطا لازم است» (لائوست، 1355، 2/418)."