چکیده:
عوج بن عنق یا عوج بن عناق از شخصیتهای جبار افسانهای اقوام سامی است که نامش چند بار در تورات آمده و در بعضی از تفسیرهای قرآن مجید نیز داستانش به تفصیل ذکر شده است. ویژگیهای بدنی و رفتاری عوج در سام نامه به نام خود او و در گرشاسبنامه به منهراس دیو نسبت داده شده که به دست گرشاسب کشته شدهاند در شاهنامه هم وقتی رستم از دلاوریهای گرشاسب و کشتن گندرو به دست او یاد میکند، توصیف این پتیاره مشابه با ویژگیهای عوج بن عنق و توضیحات دستنویس پهلوی و صد در بندهشن است. نویسنده کوشیده است دلایل این شباهتها را ریشهیابی کند.
خلاصه ماشینی:
"در کرشاسپ نامهی اسدی طوسی، کرشاسپ دیوی به نام «منهراس» را میکشد که ویژگیهای آن بیش و کم شبیه عوج بن عنق وصف شده است: دژ آگاه دیوی بد و منکرست به بالا چهل رش زتو برترست به سنگی کند با زمین پست کوه سپاه جهان گردد از وی ستوه چو غرد برد هوش و جان از هژبر ز دندان درخش آیدش و ز دم ابر به جستن بگیرد ز گردون عقاب نهنگ آرد از ژرف دریای آب بدین کوه شهری بدست استوار درو کودک و مرد و زن بیشمار ز مردم وی آن شهر پرداختهست نشیمن به غاری درون ساختهست چو بیند یکی کشتی از دور راه بگیرد کند مردمان را تباه ز دریا نهنگ او به خشکی برد به خورشید بریان کند پس خورد10ج بیگمان آنچه در دورهی اسلامی از کرشاسپ و سام و قهرمانیهایشان در آثاری چون کرشاسپنامه و سامنامه وصف شده است براساس متون و روایتهای کهن زردشتی بوده است اما قطعا نام «عوج بن عنق» که به اقوام سامی تعلق دارد در متنهای زردشتی نیامده است و باید بررسی کرد که عوج جایگزین چه موجودی شده است.
بر طبق داستانهایی که در آغاز مقاله از متون تفسیری نقل شد، عوج بن عنق نیز از عادیان بود و آنچه از روایت پهلوی و صد در بندهش ذکر شد، هم با ویژگیهای عادیان تطبیق میکند و هم با ویژگیهای عوج که پادشاه عادیان بود و موسی (ع) با عصای خود بر پای او زد و او را بر زمین افگند و کشت."