چکیده:
در داستان رستم و سهراب از شاهنامة فردوسی به کلمة «نوش دارو» برمیخوریم. «فریتس ولف» در کتاب «فرهنگ شاهنامة فردوسی»، آن را مترادف گیاه بلسان میداند. نویسندة این مقاله به نقل و نقد نظر «ولف» راجع به نوش دارو پرداخته و با استناد به اوستا، نوش دارو را «هوم» دانسته است. پژوهش در اساطیر هند و ایرانی بر اهمیت هوم در باورهای اقوام آریایی تاکید دارد. با توجه به واژة «دور اشه» که در اوستا به صورت صفت جانشین اسم، برای لغت «هوم» به کار رفته، نوش دارو را مقلوب و محرّف همین لغت اوستا باید دانست. این لغت در اوستا به معنای «دورکنندة مرگ» بوده که با معنای نوش دارو دقیقا مطابقت دارد و مویّد استنباط ماست. «هوش / اوش» در کلمات «نوش دارو» و «دور اشه» به معنای مرگ بوده است.خواص طبی هوم نیز با مفهوم لغت مورد نظر سازگار است. واژة نوش دارو، گاهی به صورت «داروی نوش» به کار رفته که به لغت «دور اشه» همانندی بیشتر دارد. این بررسی در دو سطح اسطوره شناسی و لغت شناسی صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
گرت هیچ یاد است کردار من یکی رنجه کن دل به تیمار من از آن نوش دارو که در گنج توست کجا خستگان را کند تن درست به نزدیک من با یکی جام می سزد گر فرستی هم اکنون به پی مگر کو به بخت تو بهتر شود چو من پیش تخت تو کهتر شود بیامد سپهبد به کـردار باد به کاووس یکسر پیامش بداد بدو گفت کاووس کز انجمن اگر زنده ماند چنان پیل تن شود پشت رستم به نیروترا هلاک آورد بی گمانی مرا» (یاحقی،١٣٧٠: ١٦٤ و ١٦٥) در برخی نسخهها، قبل از بیت آخر، چندین بیت دیگر از جمله این بیت نقل شده است: «ولیکن اگر داروی نوش، من دهم زنده ماند گو پیلتن» (فردوسی،١٣٦٩، ج٢ : ٨٩) حال ببینیم این نوشدارو چه بوده است؟ «نوش دارو: معجونی که قدما میپنداشتند که به وسیلة آن زخمهای صعبالعلاج را میتوان معالجه کرد و مریض مشرف به موت را نجات داد» (معین،ذیل لغت نوش دارو).
ب: سطح لغت شناسی با این حال، در اوستا به واژة «دور اشه» برمیخوریم که به صورت صفت برای هوم آمده است.
چنین مینماید که ابهام در درک معنی قدیم واژة «اوش» یا «هوش» که در فارسی باستان، مترادف مرگ بوده است و نیز شباهت واژة «دور» و «دارو» در تحریف کلمة «دوراشه» و تطور آن به «نوش دارو» نقش داشته است.
با عنایت به اساطیر آریاییهای کهن در هند و ایران باستان و نیز از منظر لغتشناسی و حوزة معنایی لغات، به این برداشت میرسیم که در اصل نوشدارو همان هوم بوده است.
ذکر صفت دوراشه برای هوم در اوستا و نیز خواص طبی آن مؤید این نظر است.