چکیده:
این پژوهش که با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرینات شناختی بر انجماد راهرفتن و کارکردهای شناختی مرتبط با آن (کارکردهای اجرایی و بهرۀ حافظه) در بیماران پارکینسونی مبتلا به انجماد راهرفتن انجام گردید، از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل بود. 14 بیمار پارکینسونی مبتلا به انجماد راهرفتن (مرحلۀ دو تا پنج مقیاس هوهن و یاهر) با میانگین سنی 92/10±21/60 بهصورت دردسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی به دو گروه کنترل (پنج مرد و دو زن) و تجربی (چهار مرد و سه زن) تقسیم گردیدند. گروه تجربی بهمدت هشت هفته در تمرینات شناختی شرکت کرد. انجماد راهرفتن، کارکردهای اجرایی و بهرۀ حافظه در پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب بهوسیلۀ پرسشنامۀ انجماد راهرفتن، آزمون برج لندن و حافظۀ بالینی وکسلر اندازهگیری گردید. همچنین، دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و واریانس چندمتغیره در سطح معناداری (0.05=α) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که اثر یک دوره تمرینات شناختی بر میانگین کاهش امتیازات انجماد راهرفتن و افزایش امتیازات کارکردهای اجرایی و بهرۀ حافظه در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنادار میباشد. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که تمرینات شناختی میتوانند بهعنوان یک روش مداخلهای در بهبود انجماد راهرفتن، کارکردهای اجرایی و بهرۀ حافظۀ بیماران مبتلا به انجماد راهرفتن مؤثر باشند.
خلاصه ماشینی:
"Mini–mental state examination (MMSE) جدول 1ـ شاخصهای آماری مربوط به سن، سطح بیماری، طول دورۀ بیماری و پرسشنامۀ استاندارد بررسی وضعیت شناختی گروهها گروه کنترل (هفت نفر) گروه تجربی (هفت نفر) متغیر میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار سن (سال) 43/60 40/14 00/60 11/7 مرحلۀ بیماری (هوهن و یاهر) 07/3 05/1 35/2 37/0 طول دورۀ بیماری (سال) 00/7 83/3 29/9 98/2 پرسشنامۀ استاندارد بررسی وضعیتشناختی 71/26 28/2 86/26 67/1 در پژوهش حاضر بهمنظور جمعآوری اطلاعات، چهار آزمون بهکار گرفته شد و جهت سنجش وضعیت کلی شناختی، انجماد راهرفتن، کارکردهای اجرایی و بهرۀ حافظه بهترتیب از مقیاس پرسشنامۀ استاندارد بررسی وضعیتشناختی، پرسشنامۀ انجماد راهرفتن، نگاشت کامپیوتری آزمون برج لندن 1 و حافظۀ بالینی وکسلر 2 استفاده شد.
نتایج مطالعهای با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی 1 نشان داد که انتقالدهندههای عصبی دوپامین در استریاتوم در طول انجام تکالیف کارکرد اجرایی بهطور معناداری افزایش مییابند؛ بنابراین، ممکن است این افزایش سطح دوپامین در استریاتوم بهدنبال تمرین تکالیف کارکردهای اجرایی در طول تمرینات شناختی، بر روی مدارهای فرونتواستریال اثرگذار میباشد؛ لذا، شاهد ارتقای عملکردهای مربوط به بخش فرونتال مغز (کارکردهای اجرایی) در گروه تجربی خواهیم بود (54).
در ارتباط با مکانیسمهای مؤثر در بهبود حافظه، مشخص نیست که کدامیک از فرایندهای جبرانی (مانند تعامل مناطق مختلف مغز) یا فرایندهای بازتوانی (مانند تقویت شبکههای موجود) در ارتقای حافظۀ بیماران مبتلا به پارکینسون نقش دارند؛ اما بهنظر میرسد یکی از دلایل ارتقای بهرۀ حافظه در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، افزایش سطح دوپامین در پی تمرینات شناختی و تأثیر آن بر قشر پیشپیشانی باشد."