چکیده:
هنر یک از میراثهای فرهنگی هر جامعه است و خط نیز یکی از مباحث هنری میباشد که البته اگر به دوره یا مکان خاصی محدود میشد بهتر مورد بحث و مطالعه دقیق قرار میگرفت . نعمت داشتن «زبان و اندیشه» و به دنبال این دو ، دستیابی انسان به «خط و کتابت» ، بارزترین ویژگی و برتری انسان نسبت به سایر موجودات است و از این رو ، گفتگو درباره میراث فرهنگی و هنری انسان ، بدون پرداختن به زبان و خط ، که از اصلیترین مباحث میراث فرهنگی و هنری میباشند ، ناقص و نارساست ...
خلاصه ماشینی:
"بعد از انقراض هخامنشیان زبان آرامی به هستی خود در میان ایرانیان ادامه داد ولی به علت حضور قوم بیگانه-سلوکیان در ایران-خطی را که یونانیان از خط حروفی فینیقی آموخته و تکمیل کرده بودند در ایران رواج دادند،سپس اشکانیان هم استفاده از همان حروفی را ادامه دادند تا این که در زمان مهرداد دوم خط یونانی از میان رفت و خط پهلوی به عنوان خط ملی در مقابل خطهای دیگر،مانند یونانی و برهمایی،شناخته شد1.
از مهمترین وجوه اشتراک آنها،الفبا میباشد و از مقایسه خطوط اولیه ایران در دوره اسلامی یعنی خط کوفی با خط تعلیق(تعلیق به عنوان خط ایرانی بر پایه حروف عربی و تحت نفوذ خط پهلوی و اوستایی است)، نشان دهندهی وجه اشتراک خط ایرانی و عرب است3.
در اواخر قرن ششم هجری خط تعلیق در ایران شکل گرفت،در مورد واضع و مخترع این خط نظرات مختلفی است،عدهای مانند میرزا حبیب اصفهانی در رساله خط و خطاطان واضع تعلیق را خواجه ابو العال ذکر میکند و میگوید که او در خواندن و نوشتن پهلوی و بیشتر خطوط قدیم بصیرتی کامل داشته و او خط تعلیق را از فروعات خط کوفی و پهلوی بیرون آورده و برای پ،ژ، چ که تا آن زمان گذاردن سه نقطه معمول نبود وضع سه نقطه را معمول کرده است،و این مؤلف با بررسی روایات دیگر حسن بن حسین علی فارسی کاتب،که هم زمان با عضد الدوله دیلمی و نیز خواجه الدین اصفهانی و به دنبال او خواجه عبد الحی منشی را واضح تعلیق معرفی میکند3."