خلاصه ماشینی:
"با این که پژوهشگران اسلامی نظرهای گوناگونی درباره این حدیث ابراز کردهاند،ناگزیر به این پرسش رسیدهاند که آیا تسامح و آسان گیری پیامبر(ص)در«هفت حرف»آن بوده است که قرائت کننده قرآن تحت فشار نباشد و برای یاد گیری قرائت قرآن،انحصاری بوجود نیاید؟چون اعراب از هر قبیلهای با هر لهجهای میخواستند از خواندن قرآن بهرهمند شوند،به نظر چنین میآید که اگر پیامبر(ص)از قرائتهای گوناگون منع میفرمود، در بین اعراب اختلاف به وجود میآمد و وحدت آغازین در صدر اسلام دچار تشعب و انشعاب میشد؛زیرا اعراب بدوی بسیار متعصب و خشن بودند و حاضر بودند بر سر مسایل کوچک،به هر کار غیر اخلاقی دست بزنند تا برتری قومی و قبیلهای خود را به اثبات برسانند.
بسیاری از صحابه و تابعان در شهرهای گوناگون قلمرو اسلامی،از قرائت آنان پیروی میکردند و همه قرائتهای این هفت نفر به پیامبر(ص)منسوب بوده است،چنانکه هر سال در ماه رمضان-ماه نزول قرآن-صحابه قرائت خود را بر پیامبر(ص)عرضه میداشتند و در آخرین سال حیات پیامبر(ص)،دو بار قرائت بر پیامبر(ص) عرضه شد.
به نظر علما،علت محدود شدن قرائت به هفت نفر این بوده است که اگر شماره قاریان زیاد میشد، مردم به قرائتی که آسانتر بود بیشتر توجه میکردند.
اما از آنجا که شماره قاریان را تا چهارده نفر نیز نوشتهاند،کوشش شده است تا هر 14 نفر در حد امکان معرفی شوند: 1-نافع،قاری مدینه:ابو رویم،نافع بن عبد الرحمن بن ابی نعیم لیثی مدنی،از موالی و یکی از قراء سبعه است."