چکیده:
رویکرد «ساخت گرایانه بازنمایی » به عنوان یکی از رویکرد های نظریه «بازنمایی » نقش محوری در حوزه رسانه ای آمریکا دارد. بر اساس این رویکرد، از آنجا که رسانه ها به ساخته شدن «نظام های یادآوری کننده تعاریف » کمک می کنند، بازنمایی های رسانه ای در شکل دادن به نگرش های عمومی نسبت به «دیگران »(دشمنان ) تاثیرگذار هستند و ذهنیت و دانش عمومی یک جامعه یا گفتمان را بر اساس تصویر یا انگاره ای که خود برمی سازند در قبال غیر یا غیرخودی تولید و توزیع می نمایند. ایالات متحده ، برای بیش از سه دهه است که شکل گیری موج جدید اسلام گرایی بعد از انقلاب اسلامی را که محوریت و مرجعیت آن را ج.ا.ا بر عهده داشته ، با وقایع ایران پیوند زده اند. به این ترتیب ، در منظر تحلیلگران ، استراتژیست ها و مقامات آمریکایی ایران هراسی و اسلام هراسی به گونه غیرقابل تفکیکی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر مورد تعریف و تفسیر قرار گرفتند. مقاله حاضر در تلاش است تا از رهگذر نظریه «بازنمایی سوگیرانه » به تبیین یکی از مهم ترین ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در موضوع اسلام و هراسی و ایران هراسی بپردازد. نگارندگان بر این باورند که رسانه های آمریکایی ، نقش محوری و تعیین کننده در «بازنمایی سوگیرانه » از چهره اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی ایران دارند.
خلاصه ماشینی:
از این روست که در این نوشتار رسانه ها(اعم از نوشتاری -خبری مانند روزنامه ها و تصویری اعم از مستندهای تلویزیونی و فیلم های سینمایی ) به عنوان یکی از ابزارهای اسلام هراسی و ایران هراسی در مرکز توجه نگارندگان قرار گرفته است .
با فروپاشی شوروی و حذف تهدید کمونیسم ، تلاش شد خلأ وجود دشمن برای پیشبرد برنامه های غرب سرمایه داری با اسلام و اسلام گرایی به عنوان تهدید جدید پر شود و در این راستا، اسلام ستیزی و اسلام هراسی در ابعاد دیگری همچون علمی و فرهنگی نیز بروز یافت ؛ موج دوم ، با فروپاشی بلوک شرق و شوروی مطابق دیدگاه های محافظه کارانه افرادی چون لئو اشتراوس مبنی بر وجود یک دشمن واقعی یا فرضی به عنوان یکی از راهبردهای سیاست خارجه ایالات متحده پروژه اسلام هراسی مورد اهتمام و توجه بازیگران سلطه گر قرار گرفت .
(٢٠٠٢١,Akel) گفتمان بازنمایی رسانه های آمریکایی از واژگانی مانند «شیعه »، «آیت الله » و «جهاد»- که از مجموعه واژگان و مفاهیم اسلامی مشتق شده اند- چنان به نفع خود استفاده کرده و آنها را مصادره به مطلوب نموده است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بیانگر جنگی جهانی از جانب اسلام سیاسی علیه پیشرفت و تمدن جهانی باشند.
در این بخش با در نظر گرفتن ایران هراسی به عنوان بخش از گفتمان غیریت سازانه و دگرسازانه آمریکا در برخورد با شرق ، خاورمیانه و در اینجا مشخصا جمهوری اسلامی ایران ، و نیز با عنایت به جنبه های سیاسی بازنمایی در عرصه رسانه ها(که ذکر آن در بخش اسلام هراسی نیز رفت )، بر آنیم تا به تصویرسازی منفی از ایران بعد از انقلاب اسلامی درآمریکا اهتمام ورزیم .