چکیده:
بیشتر پژوهش هایی که در دهه های اخیر به جنبش مزدکی پرداخته انـد، سـاختار طبقاتی جامعه ایران عهد ساسانی را عامل شکل گیری تندروانه آن دانسته و این موضوع را حاصل ناکارآمدی این بافت اجتماعی می دانند؛ از این رو در صددند به این قیام صورتی منطقی و واقعی ببخشند. در این پژوهش برآنیم نشان دهیم ساختار طبقاتی جامعه ایران باستان که ریشه های عمیقی در واقعیت های جامعه ایرانی داشت ، نه تنها عامل بی ثباتی و نارضایتی عمومی نبوده ، بلکه مهم تـرین عامل ثبات ، نیرومندی ساخت و بافت اجتمـاعی و عنصـری مهـم در تثبیـت و تداوم بنیان قدرت و تولید ثروت بوده است . ایـده هـای مـزدک بیشـتر حاصـل اندیشه هایی است که متاثر از فلاسـفه ایـده آلیسـت یونـان باسـتان ، در گفتمـان گنوسیستی آسیای غربی مقارن بـا دوران ساسـانی و کمـی پـیش از آن ، شـکل گرفته بود و ریشه هایی غیر ایرانی و نامـانوس بـا واقعیـت هـای جغرافیـایی ـ اجتماعی ایران داشـت . از ایـن رو، ایـن قیـام موفـق بـه جـذب قشـر نخبـه و شکل دهـی سـاختار نـوینی از جامعـه و حکومـت نشـد و تـاثیرات انقلابـی و آرمان خواهانه آن عامل بسیاری از ناکامی های شورش ها و قیام ها گردید.
Most of the studies conducted on Mazdak’s movement and his acts consider the class structure of Iranian society in Sassanid era as the main cause of the formation of this radical movement; a movement which is seen to have been intensified by the inefficiency of the contemporary social context. In the same vein، they tend to represent it as a logical and real movement. This research، however، aimed to show that the class structure of the ancient Iranian society which was deeply rooted in the realities of Iranian society، not only was not the cause of instability and public discontent، but also it was the most important factor regarding stability and potency of social context and structure as well as consolidation and power continuity and wealth generation. Mazdak's ideas are mostly the result of the thoughts influenced by idealist philosophers of ancient Greece، which were formed in Gnosis discourse of western Asia contemporary with Sassanid period or a bit earlier، and thus had non-Iranian and bizarre roots different from socio-geographical realities in Iran. Therefore، this movement was not successful in absorbing the elite class and in forming and offering a new structure of society and government. Its revolutionary and idealistic effects resulted in the failure of many riots and movements.
خلاصه ماشینی:
بررسی علل شکل گیری ایده آلیسم انقلابی مزدک و تأثیر آن در عدم موفقیت این جنبش * اسماعیل سنگاری علی رضا کرباسی ** چکیده بیشتر پژوهش هایی که در دهه های اخیر به جنبش مزدکی پرداخته انـد، سـاختار طبقاتی جامعۀ ایران عهد ساسانی را عامل شکل گیری تندروانۀ آن دانسته و این موضوع را حاصل ناکارآمدی این بافت اجتماعی می دانند؛ از این رو در صددند به این قیام صورتی منطقی و واقعی ببخشند.
از این رو، روحانیتی که مزدک به آن تعلق داشت ، معتقد بودند که تعالیم اصیل زردشـت نیـز مـی بایسـت بشـارت دهندة جامعه ای می بود که در آن ، انسان ها به صورت مشترک در همه زمینه ها با هم مـی زیستند و نشانی از مالکیت خصوصی و نابرابری های اجتماعی در آن وجود نداشته است و چون بسیاری از متون گاهانی برای آن ها قابل درک نبود، به تآویل متون مـذهبی روی مـی آوردند(دریایی ، ١٣٩٠: ٨٣).
این جنبش که به رهبری یک روحانی تأویل گرای زردشتی به نام مزدک و بـا حمایـت پادشاه وقت شکل گرفت ، به زودی تبدیل به غارتگری ها و تجاوزات مکرر بـه بزرگـان و طبقات مختلف اجتماعی شد و نظم ساختاری را تبدیل به اغتشاشی عمومی کرد و به ارائـه الگویی کارآمد منتهی نشد، زیرا جامعۀ ایران و نهادهای برآمـده از آن در بسـتری از محـیط جغرافیایی و رویدادهای تاریخی شکل گرفته بود و به شدت جامعه ای واقعیت گرا داشت ، در حالی که اندیشه های مزدکی بیشتر رهاورد تفکـرات اتوپیـایی فیلسـوفان و دیـن ورزان غربی بود و سنخیتی با شرایط واقعی جامعۀ ایران نداشت .