چکیده:
کتاب «هنر و قلمرو اخلاق» اثر نوئل کرول، استاد فلسفه دانشگاه ویسکانسین، از فلاسفه مطرح هنر معاصر میباشد. کرول به همراه بریس گات و متیوکیرن، از مدافعان اصلی نقد اخلاقی هنر در عصر حاضر به شمار میروند. در ایران، اندک شماری از احیای این شیوه عمل در برخی ممالک باخبرند و نسیمی از آن به مشامشان رسیده، و جز یک کتاب و چند مقاله بسیار کوتاه، آثاری دیگر ثبت نشده است. کرول در ایران چندان شناخته شده نیست، در اهمیت کارهای او همین بس که هیچ دانشنامه یا کتاب راهنمایی در باب زیباییشناسی معاصر نمیتوان یافت که دستکم ارجاعی به یکی ازآثار وی نداشته باشد....آنچه کرول را در زیباییشناسی معاصر برجسته و متمایز میسازد طرز تلقی خاص وی از ارتباط هنر با زندگی است. او هنر را در خدمت حیات آدمی میخواهد. به گفته وی، در روزگار ما کار فیلسوفان هنر باید این باشد که «از نو بر راههایی تمرکز کنند که هنر از آن راهها به حیات فرهنگی و زندگی فرد فرد انسانها وارد میشود» و هنر را از لحاظ سهم آن در جامعه و نیز تاثیرش در تجربههای اخلاقی و عاطفی انسانها مورد تامل قرار دهند
خلاصه ماشینی:
چه بسا که اثری در موسیقی بیکلام و اثری در نقاشی انتزاعی یکسره فاقد محتوای اخلاقی باشند و از این رهگذر، دست یازیدن به نقد اخلاقی در چنین مواردی بیجا و بیمورد باشد» (کرول ۱۳۹۲: ۱۳) به زعم نگارنده با توجه به ساحت اساطیری انسان، و انسان فرشتهسان درون هر فرد، میتوان احتمال داد که حتی در نقاشیهای انتزاعی یا موسیقی بیکلام نیز مباحث اخلاقی وجود داشته باشد، چرا که ساحت اساطیری انسان، دارای بینظمی آغازین بوده و پس از هبوط به یک نظم جزمی اجتماعی رسیده است.
نظریات کرول در قلمرو اخلاق و هنر را، با توجه به مثالهایی که از ادبیات میآورد، میتوان به آثار ادبی تعمیم داد اما در هنرهای تجسمی و مجسمهسازی و سفالگری بدان صورت کاربرد ندارد.
کرول در کتاب هنر و قلمرو اخلاق از آثار هنری نام میبرد، اما هشتاد درصد نوشتههایش به ادبیات اختصاص مییابد و مثال درخور توجهی از دیگر هنرها بیان نمیکند.
در آثار هنر سنتی وجدان خوب از منظر اخلاقی وجود دارد و «وجدان خوب مستلزم به اجرا درآوردن اراده خدا و هماهنگ بودن با جهان است» (بارت ۱۳۷۴: ۳۷۱) در هنر سنتی انسان منشا الهی یا مطلق هستی خویش را در مییابد زیرا «انسان دارای ادراک حسی فراعقلانی است که خاص اوست و از طریق آن منشاء الهی یا مطلق هستی خویش را در مییابد» (بیدنی۱۳۷۳: ۱۷۴) از دیگر موارد قابل نقد در نظریات کرول:«تزیینات انتزاعی تجسمی هنر به شمار میآیند اما هیچ گاه نظرگاه اخلاقی را ترویج نمیکنند، بنابراین قابل ارزیابی اخلاقی نیستند(همان، ۷۳) بیشتر هنرها ربط مستقیمی به اخلاقیات ندارند.