چکیده:
این پژوهش با هدف ارتقاء اثربخشی آموزش ضمن خدمت معلمان انجام شده است. روش مورد استفاده در آن روش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است.جامعه آماری کلیه دوره های ضمن خدمت معلمان شهرستان لامرد که در سال ۱۳۹۱ برگزار می شد، بود و به صورت تصادفی سه دوره ارزشیابی توصیفی که برای معلمان ابتدایی در مهرماه 1391 برگزار می شد به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. اثربخشی دوره با سه متغیر رضایت، نگرش و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده شامل پرسشنامه های رضایت و نگرش و آزمون دوره بود. روایی ابزارها از طریق روایی محتوایی و میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش کودر ریچاردسون محاسبه گردید. نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش ضمن خدمت بر اثر کاربرد مسئله محوری سیستمی و سازنده گرا نسبت به روش های موجود بود و همچنین اثربخش تر بودن مسئله محوری سازنده گرا نسبت به مسئله محوری سیستمی بود.
This study aimed to raise the effectiveness of On-the-Job Training Program for teachers. It was done by using quasi experimental method. To measure variables pretest –posttest design with control group was used. The population consisted of On-the-Job Training courses for teachers from Lamerd town which were held in 2012. By using convenience sampeling method 3 samples were selected which were registered in the course of October 2012. The course effectiveness was evaluated by using three variables including satisfaction and attitude of the learners as well as amount of their learning. The data gathering tools were a satisfaction-attitude questionnaire and the Course-Test. The content validity was used as a validation tool. The reliability was measured by using Cronbach’s alpha and cooder Richardson method. The results show that On-the-Job Training course was effective in systemic and constructive problem-based environments، and the second one was more effective.
خلاصه ماشینی:
مقایسۀ اثربخشی مدل های طراحی آموزشی سازنده گرا (جاناسن ) و سیستمی (مریل ) در طراحی محیط های یادگیری مسئله محور در آموزش ضمن خدمت معلمان Compaison the Effectiveness of Systemic and Constructivist Instructional Design Models in Designing the Problem – Based Environment of On-the-Job Training Program for Teachers زهرا فیروزی ١.
در کشور ما بر اساس نتایج برخی پـژوهش هـای انجـام شـده پیرامون سنجش اثربخشی آموزش ضمن خدمت معلمان ، علیرغم هزینه های مصروفۀ زیاد ایـن دوره ها با ضعف هایی از قبیل ؛ استفادة اندک از روش ها و الگوهای جدید آمـوزش و اسـتفاده از روش های موضوع محوری در نظام فعلی ضمن خدمت تعلیم و تربیت و عدم تناسب روش های به کارگرفته شده در این آموزش ها با نیازهای فراگیران (سمیعی زفرقندی،١٣٩٠)، روزآمد نبودن ، عدم تناسب محتوا با نیازهای فراگیران (اورنگی، غلتاش ، شهامت و یوسیلیانی،١٣٩٠)، کـاربردی نبودن محتوا (حسین پور، ١٣٨٢)، مواجه بوده است .
Roche, Scheetz, Dane, Parish, OShea 4.
لذا با توجه به لزوم ارتقاء اثربخشـی دوره هـای آمـوزش ضـمن خـدمت معلمان ازیـک طـرف و اثربخشـی آمـوزش ناشـی از کاربسـت الگـوی مسـئله محـوری کـه در پژوهش های متعدد مورد تأیید قرار گرفته است از طرف دیگر، در این پژوهش سعی شده است که اثربخشی دو الگوی مسئله محور جاناسن و مریل مورد مقایسه قرارگرفته و به شناسایی مـدل مناسب در زمینۀ مسئله محوری در آموزش ضمن خدمت معلمان بپـردازد و بـه برنامـه ریـزان و طراحان این دوره ها، در امر تصمیم گیری و برنامه ریزی برای اثربخش تر کردن این دوره ها کمک ٥٦ نماید؛ بنابراین فرضیۀ اصلی پژوهش عبارت است از؛ به کارگیری مسئله محـوری سـازنده گـرا و سیستمی از دوره های آموزشی موجود اثربخش تر و به کارگیری الگوی مسئله محور سازنده گرا از الگوی مسئله محور سیستمی اثربخش تر است .