چکیده:
از جمله مؤلفههای مهم اعتقادی مسلمانان، موضوع امام مهدی( است که در طول تاریخ مورد توجه علما و محدثان واقع شده است. بدون شک پرداختن به چنین مؤلفههای مهمی که در ساختار اعتقادی مسلمین تأثیری ژرف دارد، اهمیت آن را مضاعف میکند. توجه به این موضوع در صحیح مسلم _ که از معتبرترین منابع اهلسنت به شمار میرود _ نشان میدهد بر خلاف تصور برخی که سعی کردهاند صحیح مسلم و صحیح بخاری را دور از مباحث مهدوی جلوه دهند، این کتابها در جهات گوناگون به این مسئله اشاره کردهاند. مسلم در کتاب خود به خلفای اثنیعشر و نیز حدیث ثقلین پرداخته و نیز علائم ظهور امام مهدی( و به برخی موضوعات مهم آن مانند نزول عیسی(، قیام سفیانی، خسف بیداء و... پرداخته است. این نوشتار، به روش تحلیلی _ توصیفی و نیز با نگاه تقریبی و تطبیقی به این موارد توجه کرده و کوشیده است هیچ دخل و تصرفی خارج از فهم و معیارهای معتبر در بررسیها و تطبیق این روایات نداشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"حدیث اثنیعشر خلیفة از جمله روایاتی که مسلم در صحیح خود به آن پرداخته و با اسناد مختلف و در نقلهای متعدد متذکر شده، حدیث «اثنی عشر خلیفة» است که در مجموع بیش از 11 روایت نقل ابن حجر هیثمی (م974ق) در الصواعق المحرقه، باب یازدهم، فصل اول، ص163؛ متقی هندی حنفی (م975ق) در کنزالعمال، ج14، 264؛ شیخ محمد علی صبان مالکی (م1206ق) در اسعاف الراغبین، ص145 و شیخ حسین عدوی جزاوی مالکی (م1303ق) در مشارق الانوار، ص112 به این حدیث اشاره کردهاند.
نکتۀ اول: از جمله نکات درخور توجه در نقل صحیح مسلم این است که ثقلین در روایت نبوی به صورت «کتاب الله و اهلبیتی» آمده که در منابع معتبر دیگر اهلسنت نیز همین نقل حفظ شده است (ترمذی، 1403: ج5، 621)؛ اما در برخی از نقلهای بعدی به صورت کتاب الله و سنتی (حاکم نیشابوری، بیتا: ج1، 93) تغییر یافته که نشان از عدم دقت در نقلهای بعدی دارد.
باب بیان نزول عیسی بن مریم حاکما بشریعته نبینا محمد( (نیشابوری، 1398:ج1، کتاب الایمان، باب نزول عیسی بن مریم، 93)، باب فی ذکر المسیح بن مریم (همو: 107)، باب فی فتح قسطنطنیة و خروج دجال و عیسی بن مریم (همو: ج8، کتاب الفتن، 175)، باب فی خروج الدجال و مکثه فی الارض و نزول عیسی( (همو: 201) و در مجموع بیش از بیست روایت درباره موضوع نزول عیسی( ذکر شده است که به دو نمونه از آن میپردازیم: در یکی از این روایات، ابوهریره از پیامبر( نقل میکند که فرمود: و الذی نفسی بیده لیوشکن ان ینزل فیکم ابن مریم حکما مقسطا فیکسر الصلیب و یقتل الخنزیر و یضع الجزیة و یفیض المال حتی لا یقبله احد؛ (همو: ج1، 95) قسم به خدایی که جانم در دست اوست، نزدیک است پسر مریم فرود آید تا حاکم عادل باشد."