چکیده:
سادهترین و عمومیترین و به اعتباری مؤثرترین برهان در خداشناسی، برهان نظم است. این برهان به علت عمومی بودن، یعنی گستردگی حوزۀ اقامهکنندگان و مخاطبان برهان تا حد تقریبا عموم آدمیان، مورد بیدقتیهایی در تقریر و فهم و مدعای آن واقع شده است؛ تا آنجا که شبهههایی نابجا بر آن وارد کردهاند. استاد مطهری و استاد جوادی آملی دو فیلسوف متکلم و متکلم فیلسوف هستند که دربارة این برهان بحث کردهاند. در بحث استاد مطهری به شبهههای نابجای دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی توجه ویژه شده و بدانها پاسخ داده شده است. در این نوشتار، پس از بحثی کلی دربارة برهان نظم و بیان پیشینۀ آن در فلسفه و کلام اسلامی، تبیین و مقایسة آرای این دو فیلسوف در خصوص جنبههای گوناگون این برهان آمده است. در ضمن مقایسه، آرای اختلافی دو حکیم گرانقدر داوری شده است. همچنین در پایان مقاله، نظری جدید در خصوص نتیجۀ برآمده از برهان آمده است.
خلاصه ماشینی:
"اما اینکه آیا آن قوه خداست، یعنی واجبالوجود است و خود مصنوع صانع دیگری هست یا نه، همچنین اینکه آیا او واحد، خیر محض، وجود صرف، کمال مطلق است یا نه و بسیاری مسائل دیگر ازایندست، در برهان نظم مطرح نیست و محدودة این برهان اساسا دربرگیرندة این مسائل نیست؛ درحالیکه انسان در خداشناسی به دانستن پاسخ همة این پرسشها نیاز دارد و نمیتوان معرفت او را در باب مبدأ عالم در آنچه از برهان نظم حاصل میشود، متوقف کرد (همان، ص55 ـ 56)؛ چنانکه قرآن کریم نیز «برای بشر به این اندازه قانع نیست که بداند دست توانا و دانا و حکیم و علیمی جهان را اداره میکند.
بنابراین ما از طرح آنها در این مقاله صرفنظر میکنیم و بحث خود را بر آنچه در فصل هشتم کتاب گفتهاند، متمرکز میکنیم که مطالب این فصل از آنچه پیشتر از آن یاد شد، تقریبا- نه کاملا- خالی است؛ مثلا در پایان همین فصل هشتم، باز پس از آنکه در همان فصل و در مقدمه گفتهاند که برهان نظم مورد نظر برهانآورندگان و نقدکنندگان، نظم طبیعی موجودات طبیعی است که به طریق تجربی اثبات میشود ـ آری، بعد از همة اینها ـ تقریری از برهان نظم بر مدار علت غایی ارائه میکنند که کاملا خارج از موضوع است و با برهان نظم مصطلح ارتباط ندارد (همان، ص237)."