چکیده:
در این مقاله، از طریق طراحی یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا (DCGE)، به بررسی آثار افزایش درآمدهای نفتی و همچنین تاثیر مدیریت این درآمدها توسط دولت به منظور تبدیل آن به یک منبع درآمدی پایدار بر مسیر بهینه اقتصاد ایران، پرداخته شده است. به منظور مدیریت درآمدهای نفتی، سناریوهایی مبتنی بر تخصیص این درآمدها میان پس انداز در صندوقی تحت عنوان صندوق نفت و یا مصرف درآمدهای نفتی، پیشنهاد شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش 50 درصدی سطح قیمت جهانی نفت نسبت به سال پایه، تولید ناخالص داخلی کشور افزایش می یابد؛ ولی تولید ناخالص داخلی بدون صادرات نفت خام، کاهش می یابد. همچنین واکنش بلندمدت اقتصاد ایران در مقابل شوک دائمی قیمت جهانی نفت مطابق با تئوری بیماری هلندی است. به واسطه بروز بیماری هلندی، عوامل تولیدی در بخش قابل مبادله کاهش و در بخش های غیرقابل مبادله و نفتی افزایش می یابد. ولی افزایش اشتغال در بخش های نفت و کالاهای غیرقابل مبادله، جبران کننده کاهش اشتغال در بخش قابل مبادله نخواهد بود و در مجموع، اشتغال کاهش خواهد یافت. بررسی نتایج حاصل از آثار مدیریت درآمدهای نفتی توسط دولت بر اقتصاد کشور، نشان می دهد که در صورت پس انداز درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام در صندوق نفت، تولید ناخالص داخلی و مصرف کل در بلندمدت و وضعیت یکنواخت افزایش می یابد. پس انداز درآمدهای نفتی در صندوق نفت، ضمن جلوگیری از بروز بیماری هلندی، منجر به افزایش اشتغال نیز می گردد.
In this paper، we try to analyze the effects of oil boom and management of oil revenues by government in a sustainable manner on optimal path of Iranian macroeconomic variables by designing a dynamic computable general equilibrium (DCGE) model. This paper considers several scenarios of utilizing oil revenues in terms of allocating these revenues between savings in the form of oil fund on the one hand and consumption of oil revenues on the other hand. The results show that the a 50 percent increase in world oil price leads to higher optimal level of GDP، but the level of GDP excluding oil exports is reduced. According to the results، the long-term reaction of Iranian economy in the face of permanent shocks of oil price is consistent with the theory of Dutch disease. Due to the Dutch disease، production factors are decreased in tradable sectors and increased in oil and non-tradable sectors. However، the increase in employment in the oil and non-tradable sectors will not compensate for the fall of employment in the tradable sectors، thus total employment will decline. The analysis of oil revenue management shows that saving oil revenue in an oil fund leads to higher level of total consumption and gross domestic product in the long run. Saving oil revenues in an oil fund not only ensures precautionary measures against the so-called Dutch Disease syndrome، but also leads to increase in total employment.
خلاصه ماشینی:
بررسي نتايج حاصل از آثار مديريت درآمدهاي نفتي توسط دولت بر اقتصاد کشور، نشان مي دهد که در صورت پس انداز درآمدهاي حاصل از صادرات نفت خام در صندوق نفت، توليد ناخالص داخلي و مصرف کل در بلندمدت و وضعيت يکنواخت افزايش مي يابد.
مشخصه مطالعه حاضر نسبت به مطالعات انجام شده در اين زمينه، آن است که در مطالعه حاضر، سعي بر اين بوده تا اقتصاد کلن کشور به صورت جامع مورد بررسي قرار گيرد و ضمن بررسي اثرات افزايش درآمدهاي نفتي بر عمده متغيرهاي کلن اقتصادي )توليد ناخالص داخلي، سرمايه گذاري، سطح مصرف، توليد بخش هاي مختلف اعم از بخش هاي قابل مبادله، غير قابل مبادله، نرخ ارز، نسبت قيمت هاي داخلي و خارجي، اشتغال، صادرات و واردات و ...
همچنين تحليل نتايج متکي بر مدل هاي تعادل عمومي پويا مي باشد که با در نظر گرفتن پويايي نگاه به جلو در رفتار مصرف کنندگان و انتظارات کامل در مدل و همچنين بررسي مدل در افق زماني نامحدود و شبيه سازي شرايط وضعيت يکنواخت اقتصاد کشور، آن را نسبت به مطالعات انجام شده در اين زمينه متمايز مي کند.
درصد تغيير مسير بهينه توليد بخش غير قابل مبادله بخش نفتي در جدول )٢( متوسط تغييرات نسبي متغيرهاي کلن اقتصادي در دوره هاي بلندمدت و در شرايط وضعيت يکنواخت اقتصاد، در نتيجه افزايش ٢٣ درصد قيمت جهاني نفت، ارائه شده است.
L. (1998) A Simple Dynamic Applied General Equilibrium Model of a Small Open Economy: Transitional Dynamics and Trade Policy; Journal of Economic Development, Vol. 23, No. 1.