چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعهکننده به کلینیکهای آسم و آلرژی شهر اهواز بود. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بینالمللی شیوعشناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آنها تایید گردید. 12 کودک شرکتکننده در پژوهش به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. همهی کودکان شرکتکننده در پژوهش به پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس خود کارآمدی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله شناختی- رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری یومان ویتنی در نرمافزار SPSS نسخه نوزدهم مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری به طور معنیداری کیفیت زندگی و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. اما در مولفه علائم آسم کیفیت زندگی، تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل یافت نشد. یافتهها نشان میدهد که مداخله شناختی- رفتاری میتواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی برای کودکان دارای علائم آسم در کاهش پیامدهای بیماری سودمند باشد.
خلاصه ماشینی:
در فرا تحلیلی از 500 کودک که از آسم رنج میبردند، مککوئید، کوپل 8 و ناسائو 9 (2001) دریافتند - Asthma - Amorim & Daneluzzi - Cooper, Rodrigues,Cruz, & Barreto - Ortega, Godwin, McQuaid, & Canino - Wright & Sabramanian - Feitosa, Santos, Barreto do carmo, Santos, Teles, & et al - Lehrer, Feldman, Giardino, Song, & Shameling - Kopel - Nassau که این کودکان نسبت به همسالان سالم خود مشکلات روانشناختی، بهویژه مشکلات درونی (اضطراب، افسردگی) بیشتری دارند.
کودکان مبتلا به آسم مجبورند با انواع پاسخهای هیجانی سازگاری یابند (هامپل، رادولف، استاچو و پترمن 10 ، - Sandberg, Paton, Ahola, McCann, McGuinness, & et al - Marin, Chen, Munch, & Miller - Tibosch, Verhaak, & Markus - McGrady, Catton, Rosenthal, Roberts, Britto, & et al - Chohen - Weil, Wade, Bauman, Lynn, Mitchel, & et al - Moy, Israel, Weiss, Juniper, Dube, & et al - Goldbeck, Koffmane,Lecheler, Thiessen, & Fegert - Van De Ven, & Engels - Hampel, Rudolph, Stachow, & Petermann 2003).
میتوان گفت کودکان مبتلا به آسم - Bandura - Scultz - Clark & Valerio - Van Dellen, Stronks, Bindels, Ory, & Van Aaldeeren - National Institutes of Health, National Heart, Lung, & Blood Institutes, National Asthma Education and Prevention Program - Mellon & Parasuraman - Pawankar, Canonica, Holgate, & Lockey - Gillespie - Marsac, Funk, & Nelson یک گروه در معرض خطر بالا برای ابتلا به مشکلات روانشناختی هستند.