چکیده:
طبق گزارش قرآن کریم، بعد از صدور محکومیت مجرمان در قیامت، از جهنّم پرسیده میشود که آیا باز هم برای سکونت کفار و بیگانگان مکانی باقی است؟ دوزخ پاسخ میدهد: آیا مجرمی باقی مانده است؟ در این باره سه تفسیر ارائه شده است: برخی از مفسران این آیه شریفه را نوعی تمثیل و بیان زبان حال دانستهاند که خداوند به لسان تکوین از جهنم میپرسد و دوزخ هم به زبان حال پاسخ میگوید. جمع دیگری بر این باورند که آخرت سرای حیات و زندگی واقعی است و جهنم هم از حیات و شعوری برخوردار بوده و سخن از پاسخ است. در کنار این دیدگاهها، اندکی از مفسران در این باره به حذف مضاف قائلاند و میگویند: خطاب خداوند به موکّلان جهنم است و خداوند میخواهد که از آنان اقرار بگیرد. این نوشتار پس از بیان مستندات و دلایل هر یک از این دیدگاهها و بررسی آنها، به این نتیجه دست یافته است که باید دیدگاه دوم را ترجیح داد و به کارکردهای نظریه اوّل هم پایبند بود زیرا آیه با ایراد این پرسش و پاسخ میخواهد به این امر اشاره کند که قهر و عذاب خداوند از اینکه همه مجرمان را احاطه کند، قاصر نیست و با حقیقی دانستن مفاد آیه هم میشود آنچه را که مدعیان تمثیلی بودن آیه در پی آن هستند، تامین شود. از این رو تا زمانی که دلیلی متقن و قابل قبول برای روی گرداندن و انصراف از ظاهر آیه به دست نیاید، نباید از آن رویگردان بود.
خلاصه ماشینی:
"/> چکیده طبق گزارش قرآن کریم، بعد از صدور محکومیت مجرمان در قیامت، از جهنم پرسیده میشود که آیا باز هم برای سکونت کفار و بیگانگان مکانی باقی است؟ دوزخ پاسخ میدهد: آیا مجرمی باقی مانده است؟ در این باره سه تفسیر ارائه شده است: برخی از مفسران این آیۀ شریفه را نوعی تمثیل و بیان زبان حال دانستهاند که خداوند به لسان تکوین از جهنم میپرسد و دوزخ هم به زبان حال پاسخ میگوید.
اما پرسشی که با آن مواجهیم این است که آیا واقعی دانستن محتوای قرآن با پذیرش هر گونه اذعان به مجاز و تأویل، در تضاد است یا اینکه در رسیدن به اهداف و مقاصد قرآن میتوان مجوزی برای رویگردانی از ظاهر متن و انحراف به نمادانگاری آن کسب نمود و یا گزینۀ سومی هم وجود دارد که در عین اعتقاد به حقانیت مفاهیم قرآن، هدف والای تعالیبخشی و معرفتبخشی آن را در نظر داشته و بیآنکه از صورت ظاهر متن بگذریم و به نوعی تأویل تن دهیم، اما تأویلی ضابطهمند، نه بیقاعده؟ <H2>دیدگاهها</H2> مشهور مفسران کوشیدهاند با حفظ ظواهر و تاریخی دانستن گزارهها و مسائل به تجزیه و تحلیل آن بپردازند و تمام عناصر و اجزای گزارهها را حقیقی تلقی نمایند؛ هرچند این دیدگاه در برخی گزارهها به ویژه داستانهای مربوط به انبیا به نوعی پذیرفته است، در مواردی چون سخن گفتن خداوند با آسمان و زمین، رجم شیاطین و...