چکیده:
پژوهش حاضر در صدد بررسی این موضوع است که آیا گروه های مختلف شغلی - تحصیلی شاغل در حوزه سلامت و درمان به دلیل بهره مندی افتراقی از انواع سرمایه ، دارای ذائقه های فراغتی متفاوتی هستند یا خیر؟ و دیگر اینکه آیا تمایل به گردشگری در بین گروه های شغلی مختلف حوزه سلامت و درمان دارای تفاوت معنی داری است یا خیر؟ مدل نظری پژوهش حاضر مبتنی بر نظریه فرهنگی پیر بوردیو است . مطالعه حاضر از نوع پیمایش است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استفاده گردیده است .جامعه آماری این پژوهش عبارتند از کلیه پزشکان عمومی، متخصص ، فوق تخصص ، ماماها و پرستاران شاغل در بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم گروه ها، تعداد ٢٨٠ نفراز آنها به صورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه حاکی از آن است که : میزان تمایل جامعه پزشکی و درمانی به گردشگری در هر دو حوزه داخل و خارج از حد متوسط بالاتر است . تفاوت معنی دار در ذائقه فراغتی گروه های شغلی جامعه پزشکی - درمانی وجود دارد. رابطه معنیدار بین ذائقه فراغتی و تمایل به گردشگری وجود دارد به نحوی که هر چه نحوه گذران اوقات فراغت افراد نخبه تر باشد، تمایل کمتری به گردشگری خواهند داشت .
One of the most important principles in tourism planning is to identify the differences in the leisure time of different stratums of society. Today, due to the importance of constructive and positive effects of favorable utilization of leisure, scholars and policy makers, especially tourism planners, have emphasized on leisure time. This paper seeks to examine whether the various occupational-educational groups working in health sector due to the differential accessibility to the various kinds of capital have different leisure taste , or not? And, that the tendency to tourism among the various occupational-educational groups working in health sector significantly different or not? A critical Review of empirical researches and theoretical approaches in this field shows that each of them to explain the leisure time and tourism have emphasized on special variable. The first set of studies emphasizes on individual factors, such as life stage, needs, abilities and personality. The second group of research examines the social and environmental factors such as social context, employment and income. The third categories of research try to study the situation and services including the resources, facilities and programs. This paper takes a sociological approach to the study of the influence of social factors on the leisure taste and tendency to tourism. In this regard, this article has studied personnel of Health Sector as a one of the most important target groups in tourism planning
خلاصه ماشینی:
توزيع اجتماعي ذائقه فراغتي و تمايل به گردشگري (موارد مطالعاتي: شاغلان حوزه سلامت و درمان ) 1 ام < سارا حاج تاريخ دريافت : ١٣٩٤/٠٨/١٤ تاريخ پذيرش : ١٣٩ bstract>bstract>پژوهش حاضر در صدد بررسي اين موضوع است که آيا گروه هاي مختلف شغلي - تحصيلي شاغل در حوزه سلامت و درمان به دليل بهره مندي افتراقي از انواع سرمايه ، داراي ذائقه هاي فراغتي متفاوتي هستند يا خير؟ و ديگر اينکه آيا تمايل به گردشگري در بين گروه هاي شغلي مختلف حوزه سلامت و درمان داراي تفاوت معني داري است يا خير؟ مدل نظري پژوهش حاضر مبتني بر نظريه فرهنگي پير بورديو است .
رابطه معنيدار بين ذائقه فراغتي و تمايل به گردشگري وجود دارد به نحوي که هر چه نحوه گذران اوقات فراغت افراد نخبه تر باشد، تمايل کمتري به گردشگر bstract> > Keyword>K Keyword>Keyword>تمايل به گردشگري، ذائقه فراغتي، نظريه بورديو، گروه مقاله حاضر برگرفته از طرح پژوهشي است با عنوان &quot;بررسي جامعه شناختي ذائقه فراغتي و تمايل به گردشگري کارکنان بخش سلامت و درمان &quot; که با استفاده از اعتبار پژوهانه و حمايت مالي معاونت پژوهشي دانشگاه پيام نور انجام شده است .
جدول (٤):آزمون بررسي تفاوت ميانگين تمايل به گردشگري در بين شاغلان حوزه سلامت و درمان {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع : يافته هاي تحقيق حاضر NOORMAGS ٢-٢) رابطه گروه شغلي - تحصيلي با ذائقه فراغتي (توده ت نخبه ): جدول شماره ٥ توزيع پاسخگويان بر حسب نحوه گذران اوقات فراغت و به تفکيک گروه هاي شغلي - تحصيلي را نشان ميدهد.