چکیده:
آفرینش های ادبی و هنری، اموری هستند که از خلاقیت افراد در ذهن پدید آمده و متضمن پیام صریح یا ضمنی پدیدآورنده به دیگران است . پس از ورود فناوری تولید و تکثیر انبـوه محصول فکری به زندگی اجتماعی و اقتصادی شدن تولید، کار فکری و هنری بـه فعـالیتی ارزشمند و اقتصادی تبدیل شد. با توجه به این امر این سـخن مطـرح گردیـد کـه ماهیـت حقوقی آفرینش های فکری در حوزه اقتصادی چیست و شیوه حمایـت از آن کـدام اسـت . نوشتار حاضر تلاش میکند با مرور بر ادبیات موضوع ضمن شناخت موضوع راه حل هـایی را متناسب با ادبیات فقهی بررسی نموده و در پایان بـا تحلیـل مـشکل ابتـدا مفـاد قاعـده حقوقی مورد نظر را بررسی کرده و در ادامه مـشروعیت آن را در سـاختار نظـام حقـوقی اسلام بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"(دراهوس ، ١٣٩١، ص ١٤٣) یک صنعت غیردولتی توسعه یافت و این امکان برای تعداد بسیاری فراهم شـد کـه بتواننـد آثار فکری دیگران را منتشر کنند و از سوی دیگر با توجـه بـه پیـشینه تـاریخی و زمینـه انحصار در نشر، این مسئله نظری مطرح گردید که نشر اثر فکری حق چه کـسی اسـت تـا وی بتواند خود اقدام به نشر نموده و دیگران را از فعالیت های نشر و توزیع و مانند آن منـع نماید و همچنین رابطه میان پدیدآورنده و ناشر چگونه تنظـیم مـیگـردد.
در زمان شارع مقدس هم تالیف و اختراع و ابتکار بوده اسـت امـا بـرای مولف و مبتکر و مخترع و محقق حقی اعتبار نمی شده و شارع هم اعتبار نفرموده است و به عبارت اخـری، بنا بر «عدم اعتبار» بوده و لو به این معنا که چون مورد التفات و توجه نبـوده اسـت ، آثـار مترتـب بـر آن شرعیت نداشته و شارع هم با عدم تشریع این حق به روش عرف را امضا کرده است ٠٠٠ بناء علی کـل مـا ذکر، مشروعیت حقوق مذکور را ثابت نمیدانیم و هرچند ترتیب برخی آثاری کـه بـر ایـن حقـوق مترتـب میگردد به طور شرط در ضمن عقد امکان پذیر است ، اما مقاصد مهمی را کـه اربـاب دعـاوی ایـن حقـوق دارند، با شرط نمی توان تامین نمود.
یکی از این مسائل که تلاش شد بر اساس منابع و ادله مورد پذیرش در نظام حقوقی اسلام تحلیل و برای آن پاسخی ارائه شود، اینکه هزینه های فعالیت هـای علمـی، ادبـی و هنـری چگونه تأمین شود و از سوی دیگر منافع اقتصادی نشر و تکثیـر اثـر ادبـی و هنـری بایـد متعلق به چه کسی باشد."