چکیده:
نزدیک به هفتاد سال است که مساله فلسطین و اشغال آن توسط صهیونیست ها در کانون توجه ایرانیان از طیف های مختلف فکری و سیاسی قرار داشته است . موضوع حمایت از فلسطین و مخالفت با اسرائیل در گفتمان های ضد رژیم پهلوی در دهه های ١٣٤٠ و ١٣٥٠ شمسی از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و از پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون نیز به عنوان یکی از ارکان هویتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تثبیت شده است . در این پژوهش با استفاده از روش «تحلیل گفتمان » مهم ترین عناصر مرتبط با فلسطین در آثار سه چهره تاثیرگذار در دوره پیش از انقلاب اسلامی شناسایی شده و سپس چگونگی امتداد و تحول آنها در جمهوری اسلامی با تاکید بر گفتمان آیت الله خامنه ای مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهش نتیجه میگیرد که نه تنها عناصر اصلی گفتمان های پیشین در گفتمان کنونی جمهوری اسلامی امتداد یافته اند بلکه با وارد شدن برخی عناصر گفتمانی جدید و مفصل بندی آنها با عناصر قبلی، گفتمان جامعی تحت عنوان «صهیونیسم ستیزی» شکل یافته است . در گفتمان صهیونیسم ستیزی نابودی اسرائیل و صهیونیسم هدف مطلوب و غایی است . همچنین اسرائیل به عنوان دشمن درجه یک جمهوری اسلامی ایران تعریف می شود. این دو مفهوم در حکم دال های مرکزی این گفتمان عمل میکنند. سایر عناصر گفتمانی حول این دو محور تجمیع شده و به صورت یک گفتمان هژمونیک قوام یافته اند.
خلاصه ماشینی:
برای این منظور تمرکز اصلی بر گفته ها و سخنان آیت الله خامنه ای در دوران زعامت و رهبری ایشان بر جمهوری اسلامی ایران قرار خواهد گرفت ، چراکه : اولا مواضع ایشان به عنوان تصمیم گیرنده نهایی در امور سیاست خارجی ، گفتمان رسمی جمهوری اسلامی را در بیش از ربع قرن اخیر شکل داده و از امتداد و ثبات در یک برهه زمانی طولانی برخوردار بوده است ؛ و ثانیا ایشان در طول بیست و شش سال گذشته گفتمان مفصل و جامعی را در ارتباط با موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی بسط و توسعه داده اند که در مقایسه با گفتمان امام کامل تر شده و نیز نزدیکتر به زمان حاضر است .
همچنین توضیح این نکته ضروری است که سه شخصیت منتخب در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی صرفا از باب مثال مورد مطالعه قرار گرفته اند و لذا وجود هیچ گونه تأثیر و تأثر میان مواضع آنان و گفتمان آیت الله خامنه ای مدعای این پژوهش نیست بلکه هدف ، نشان دادن امتداد عناصر اصلی گفتمان انقلاب اسلامی در قبال فلسطین در گفتمان کنونی جمهوری اسلامی ایران در عین تکامل یافتن آنهاست .
برای این منظور از نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف ٣ به عنوان چارچوب نظری اصلی در این پژوهش استفاده خواهد شد تا نشان داده شود گفتمان جمهوری اسلامی ایران در قبال فلسطین برآمده از ریشه ها و زمینه های تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی مختلفی میباشد که در نهایت منجر به تولید یک گفتمان جامع و چند بعدی شده است .