چکیده:
انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع منافع افراد با یکدیگر مرتبط است غریزه حب ذات او را مجبور میکند تا مراعات حقوق دیگران را نکند و این امر تعارض را به وجود میآورد که اگر مدیریت نشود باعث اتلاف وقت و انرژی و به هدر رفتن منابع و از بین رفتن فرهنگ سازمانی، تنش های درونی و برونی میگردد که مانعی برای رسیدن به اهداف سازمانی میباشند. از آنجا که قرآن کریم نسخه کامل درمان بحران های روحی و روانی و مادی بشر از جمله تعارضات درونی و برونی میباشد. هدف این پژوهش تعارض پیامبران اولوالعزم با طاغوت میباشد و چون در این پژوهش به بررسی قصص قرآنی و تفاسیر موجود و شان نزول آیات توجه گردیده است ، روش پژوهش توصیفی میباشد. در این پژوهش بیان گردید که ریشه تعارضات ممکن است عامل سازمانی باشد که از ماهیت سازمان سرچشمه میگیرد و یا عامل انسانی که از تفاوت های فردی نشات گرفته است ، استخراج آیات مرتبط با این عنوان مشخص گردید که عوامل عقیدتی و اخلاقی و قانون شکنی، نقش بسزائی در ایجاد تعارضات دارند و پیامبران اولوالعزم در مقابله با معارضین با ارائه راهکارهای پیشگیرانه قبل از تعارض و در صورت وقوع ، با حل تعارض از طریق تشریع دین و تشویق به علم و جهل زدائی تعارضات را مدیریت کردند.
خلاصه ماشینی:
"تعارض طاغوت با حضرت نوح (ع ) نمونه معارضه پاسخ پیامبر تمسخر حضرت نوح در کشتی سازی و لجاجت و خشونت با او ما هم به هنگام فرود آمدن عذاب شما را مسخره می کنیم - استحقاق عذاب شکل ١ حضرت ابراهیم (ع ) آن حضرت بر اساس آیه ١٢٥ سوره نساء به خلیل الله ملقب است و نام ابراهیم ٦٩ بار در ٢٥ سوره ذکر شده است (ثعلبی،١٤٢٢:٦١) مردم در آن زمان به شدت گرفتار انواع مظاهر شرک بودند گروهی بت های دست ساز را میپرستیدند و عده ای ستاره ، ماه یا خورشید را رب خود میخواندند و برخی به پرستش افراد قدرتمندی چون نمرود تن داده بودند.
جدال غیر احسن آن است که در اثر ضعف فکری خود حقی را انکار کند یا باطلی را بپذیرد تا در اثر سوء استفاده از ضعف فکری رقیب چنین کاری را انجام دهد و منظور از بحث و گفتگو به صورت بهترین شیوه با مسیحیان نجران است که برای تحقیق پیرامون قرآن و حقانیت دعوت پیامبران و رسالت او هیئتی از دانشمندان و پارسایان خویش را به مدینه گسیل داشتند و عده ای روش با یهودیان و پیروان حضرت مسیح را گفتنه اند و نوع احسن آن این است که انسان با بیانی قانع کننده و سرشار از دلیل و برهان و در بهترین قالب و بیان با آنان گفت و گو نماید تا خردمندانشان سخن را پذیرا و به درستی دعوت پی بردند و همراه با نرمش و مدارا باشد و این شیوه تعارض رسول اکرم با مخالفین خود از ارباب ملل و نحل و صاحبان مذاهب مختلف بود که از راه جدال احسن به تعارض برخواست نه جدال باطل ، زیرا دین اسلام و شیوه پیامبر او بر اساس علم و عقل استوار است (طبرسی ، ١٣٧٨: ٤٦)."