چکیده:
نوشتهای که ملاحظه میفرمایید، بخش سوّم و پایانی مجموعه مقالاتی است که شادروان سید ضیاءالدین سجادی در معرفی ویژگیهای سبکی نظم در قرن ششم نگاشتهاند. این مقاله (بخش پایانی) اختصاص به دو شاعر برجستة دیگر این قرن یعنی افضل الدین بدیل خاقانی شروانی و نیز ظهرالدین فاریابی دارد و نویسندة فقید، ضمن برشمردن ویژگیهای سبکی این دو گویندة بزرگ قرن ششم، نهایتا به معرفی کلیّاتی درباره سبک شعر فارسی در قرن هفتم نیز پرداختهاند.
This article is the third and final part of a series of articles written by the late Professor Sadjadi, in introducing the stylistic characteristics of the Persian poetry in the 6th century A.H. This selection concentrates on two other prominent poets of this century namely, Khaghani Sharvani, and Zahir-al din Faryabi. Furthermore, he has introduced some generalities about the style of Persian Poetry in the 7th century.
خلاصه ماشینی:
پیش از شروع به بحث در سبک شعر خاقانی بـه ایـن نکتـه توجـه کنـیم کـه او دعوی نوآوری و ابداع دارد و با صراحت در اشعارش به این ادعا اشاره مـی کنـد، چنانکـه می گوید: منصفان استاد دانندم کـه از معنـی و لفـظ شــیوۀ تــازه، نــه رســم باســتان آوردهام ٨ و نیز گوید: 9 مـرا شـیوۀ خـاص و تـازه اسـت و داشـت همـــان شـــیوۀ باســـتان، عنصـــری و: 10 هست طریـق غریـب اینکـه مـن آوردهام اهــل ســخن را ســزد گفتــۀ مــن پیشــوا و ما این دعوی را ثابت خواهیم کرد که این تفاخر درست اسـت و از نـوع تفـاخر سایر شاعران و گویندگان نیست ، البته خاقانی تفاخر اغراقآمیـز و خـارج از اعتـدال نیـز دارد، چنانکه گوید: 11 سخن گفتن به که ختم است می دانی و می پرسی فلک را بین که می پرسد به خاقانی ، به خاقانی هم چنین یکسره شاعران و سخنوران دیگر را ریـزه چـین خـوان شـعر و فکـر و سخن خود می داند و می گوید: جرعه خوار سـاغر فکـر مننـد از تشـنگی ریزه چـین سـفرۀ خـوان مننـد از ناشـتا١٢ و گوید: شاعر مفلـق مـنم ، خـوان معـانی مراسـت ریزه خور خـوان مـن ، عنصـری و رودکـی از این دعویها که بگذریم در دعوی نوآوری و تازهگویی ، صادق اسـت و آن را بـه اثبات می رسانیم ؛ اما در آغاز بحث یک مطلب کلی و اساسی داریم و آن، این است کـه از دیر زمان مردم آذربایجان و اران و دربند و شروان با مـردم نقـاط دیگـر تفـاوت داشـته ، مخصوصا با زبان فارسی دری، که در خراسان رایـج بـوده اسـت ، یکـی نبـوده و چنانکـه مورخان ١٣ و محققان ١٤ نوشته اند، زبان یا گویش (لهجه ) مردم آذربایجان، آذری بوده کـه از شاخه های زبان فارسی قدیم است و آن را فهلوی نیز گفته اند و آثاری به زبان آذری از شیخ ١٥ صفی ، همام١٦ تبریزی، (متوفا ٧١٣ هـ .