چکیده:
کیومرث در متون اسطوره ای ایران به عنوان نخستین انسان، نخستین پیامبر و نخستین پادشاه معرفی شده است. در متون فارسی و عربی بجا مانده از سده های نخستین پس از اسلام، اغلب کیومرث به عنوان نخستین پادشاه معرفی شده است. بنظر می رسد این وجه از شخصیت کیومرث بازمانده روایت ها و خدای نامه های غیر رسمی و غیر حکومتی پیش از اسلام بوده باشد که بیش تر در مناطق شرقی فلات ایران رواج داشته است و نسخه ای از آن در دسترس ما نیست. هم چنین در کتاب های دینی زرتشتی بجا مانده از سده های پایانی حکومت ساسانی و سده های آغازین پس از اسلام که به زبان پهلوی نگاشته شده است، کیومرث در هیات نخستین انسانی معرفی می شود که آفریده اهورامزداست و با پذیرش دین مزدیسنی از جانب او، سبب رستگاری نوع بشر می شود.
اما باید توجه داشت که تمام این روایت ها محصول تفکر موبدان و نویسندگان رسمی عهد ساسانیست. روایات پهلوانی شرق ایران نیز که کیومرث را به عنوان نخستین پادشاه سلسله پیشدادی معرفی می کند نیز به زمانی دورتر از روایات موبدان غرب ایران مربوط نمی شود. حال این سوال پیش می آید که آیا این روایات در زمان های پیش تر نیز به همین صورت بوده اند؟ آیا کیومرث در زمان های پیش تر نیز به عنوان نخستین انسان آفریده اهورامزدا معرفی می شده است؟ این مقاله تلاش دارد که نظریه ای را مطرح کند که در آن کیومرث بخشی از کهن الگوی اساطیری ازدواج مقدس «خدای آسمان» و «ایزدبانوی زمین» است که باعث رویش گیاهان یا زایش انسان ها از دل زمین می شود و به اعتقاد ما کیومرث در این اسطوره کهن، نام نطفه خدای آسمانی ست.
In mythological texts، Kayumars is introduced as the first man، prophet and the first king. In Farsi and Arabic texts remaining from the first centuries after Islam، often he is introduced as the first King. It seems that this side of Kayumars’ character could be the remnants of the narratives and informal and non- governmental Khodaynamehs prior to Islam which was most common in the Eastern Iran and to which one has no access. Also in Zoroastrian books left behind from the last centuries of the Sassanid reign and the first centuries after Islam which was written in Pahlavi language، Kayumars appears as the first man created by Ahuramazda and upon his acceptance of the Mazdaei religion، he brings salvation to the mankind. However it must be taken into account that all these narratives are the outcome of the thought processes of the official writers and priests in the Sassanid era. The heroic narratives in the eastern Iran which recognizes Kayumars as the first king in the Pishdadi dynasty are not far from the priests’ narratives in the western Iran in terms of time. Now the question arises that whether these narratives in the earlier times were as such? Was Kayumars regarded as the first creature، created by the Ahuramazda in those first days ?
This article attempts to put forward a theory in which Kayumars is part of the mythological archetype of the sacred marriage between the “God of heavens” and the “Goddess of the Earth” that caused the growth of plants or birth of humans from the Earth’s core and it is believed that Kayumars in this ancient myth، is the name of the seed from the God of the heavens.
خلاصه ماشینی:
حال اين سوال پيش ميآيد که آيا اين روايات در زمان هاي پيش تر نيـز به همين صورت بوده اند؟ آيا کيومرث در زمان هاي پيش تر نيز به عنوان نخستين انسـان آفريدۀ اهورامزدا معرفي ميشده است ؟ اين مقاله تلاش دارد که نظريه اي را مطـرح کنـد که در آن کيومرث بخشي از کهن الگوي اسـاطيري ازدواج مقـدس «خـداي آسـمان » و «ايزدبانوي زمين » است که باعث رويش گياهان يا زايش انسان ها از دل زمين ميشـود و به اعتقاد ما کيومرث در اين اسطورۀ کهن ، نام نطفۀ خداي آسمانيست .
(بهار، ١٣٨٩: ٤٠٢) در نهايت از خلال روايت هاي پهلوي اسطورۀ آفرينش کيومرث ميتـوان بـه ايـن نکته رسيد که در اسطورۀ اصيل و قديم آفرينش قبايل هند و ايرانـي، انسـان هـا نتيجـۀ ازدواج ايزدي آسمان و زمين بوده اند که فرزندان آنـان در ابتـدا بصـورت گيـاه از زمـين ميرويند و پس از مدتي بصورت انسان در ميآيند و جان ميگيرند و البته در اين ميـان کيومرث ، نام نطفۀ اين خداي آسمان نيسـت کـه بصـورت بـاران بـر خـداي زمـين فـرو ميبارد.
بايد به اين نکته نيز توجـه داشـت که حضور قدرتمند و پررنگ آناهيتا در سنگ نوشته هاي هخامنشي در کنار اهورامزدا و ميتـرا که مربوط به زماني است که قبايل هندواروپايي در سراسر فلات ايران بصورت کامـل مسـتقر و مسلط شده اند، و از سويي ديگر حضور سپندارمذ در گاهان زرتشتي کـه مربـوط بـه زمـاني قبل از استقرار کامل آرياييان در فلات ايران است ، اين باور را تقويت مـيکنـد، کـه پيـدايش الاهۀ مادر-زمين در اساطير ايراني به زمـاني بسـيار پـيش از ظهـور خـدا بـانوي بـاروري بـر ميگردد و همان گونه که گفته شد الاهۀ مادر-زمين ريشه اي هند و اروپايي داشـته اسـت و خدابانوي باروري ريشه در تمدن هاي بومي ملت هاي آسياي غربي.