چکیده:
موضوع واژهسازی از طریق پیشوندها و پسوندها تاریخی طولانی دارد، زیرا می توان با افزودن آنها در ساخت واژههای جدید برای بیان معنی ها و مفهوم های تازه بهره گرفت و بدینگونه هزاران واژه نو با معانی تازه ایجاد کرد. فردوسی و اثر بلند پایه اش، شاهنامه، از شهرت ملی و بینالمللی برخوردار و نام این دو، همواره با زبان شیرین فارسی آمیخته و همراه بوده است. فردوسی و شاهنامه تاکنون از جنبههای گوناگون بررسی شده است، اما نگارنده در این پژوهش، دیدی زبانشناسانه در سطح واژگان صفات و ساختار آنها و چگونگی بهره گیری از امکانات واژهسازی زبان فارسی در شاهنامه دارد. اینکه آیا فردوسی در کلمهسازی صفت تا چه اندازه با پیشوندها و پسوندهای صفتساز آشنایی داشته و از آنها بهره گرفته است، نیاز به پژوهشی دقیق در شاهنامه دارد. در این پژوهش از روش اسنادی ـ کتابخانهای و آماری بهره گرفته شده است و نتایج بدست آمده حاصل دو سال پژوهش بر روی تمامی صفتهای ساخته شده در شاهنامه است. در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که فردوسی شناختی خوب از پیشوندهای صفتساز دارد و با بهره گرفتن از آن دانش صفتهای بسیار در معنی های گوناگون ساخته است و بی دلیل نیست که این کتاب به عنوان یکی از گنجینههای لغت در زبان فارسی شناخته میشود.
The subject of word formation through using prefixes and suffixes has a long history since upon their addition to create thousands of new words new concepts and meanings find new expressions. Ferdowsi and his masterpiece، Shahnameh enjoy great national and international fame and their names have always been synonymous with the sweet Persian language. Ferdowsi and Shahnameh have been studied from different aspects، yet the writer of this article looks at Shahnameh from the linguistic perspective as far as the adjectives and their structures are concerned. What were the possibilities of forming new words in the Persian language in Shahnameh? Was Ferdowsi familiar with adjective making prefixes and suffixes and to what extent did he apply them to create new adjectives? The purpose of this article is to find answers for the above questions. This study had made use of statistical، documentary، and library based methods. The results obtained are the outcome of two years of research on all the adjectives built in Shahnameh. Finally the author of this article came to the conclusion that Ferdowsi was well familiar with the prefix making adjectives and he had applied that knowledge to form many adjectives to convey various meanings. Certainly it is no wonder that Shahnameh is recognized as a treasury of lexis in the Persian language.
خلاصه ماشینی:
در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که فردوسی شناختی خوب از پیشوندهای صفت ساز دارد و با بهره گرفتن از آن دانش صفت های بسیار در معنیهای گوناگون ساخته است و بیدلیل نیست که این کتاب به عنوان یکی از گنجینه هـای لغـت در زبان فارسی شناخته میشود.
از آن جـایی کـه هـدف مـا در ایـن نوشـته پیشـوندهای صـفت سـاز اسـت ، لازم دیـدیم تعریف هایی را مرور کنیم که در کتاب های دستور زبان فارسی از صفت ارائه شـده اسـت : «صفت کلمه ایست که حالت و چگونگی چیزی را یا کسـی را برسـاند» (دهخـدا، ١٣٧٧: ذیـل واژه ) «صفت کلمه ایست معنادار که برای نامیدن چگونگی جنس ، رنگ ، خواص و به طـور کلـی برای نامیدن علایـم ظـاهری و بـاطنی اشـیا بکـار مـیرود و رابطـه ای بسـیار نزدیـک و ناگسستنی با رسم دارد» (شفایی، ١٣٧١: ١٨).
نگارنده براساس کاوش در ١٤١ کتاب مختلف زبان فارسی، فرهنگ هـا، کتـاب هـای دستور زبان فارسی و تاجیکی، مقاله های پژوهشی و ادبی و پایان نامـه هـای مختلـف ، بـه طور کلی ، قریب به ١٢ پیشوند صفت ساز یافته است و نشان خواهـد داد کـه فردوسـی در کلمه سازی صفت در شاهنامه ، از قریب به هفت پیشوند صفت ساز که از آن ها معنیهـایی بسیار گوناگون افاده شده ، بهره گرفته است .