چکیده:
این مطالعه طولی به تحولات تکوینی کارکردهای رادیو در ایران و آمریکای شمالی می پردازذ. در سال 1381 مرحله اول از این مطالعه مقایسه ای انجام شد و نتایج نشان داد که رادیو در آمریکای شمالی کماکان کارکردهای خود را با تاکید بر نقش سرگرمی حفظ کرده بود در حالیکه رادیو در ایران بیشتر بر نقش آموزشی-اخلاقی تاکید داشت. در مرحله دوم در سال 93 تا 95 دو عنصر برای تحلیلهای تکوینی بکار گرفته شد: 1- نقش رسانه های دگرواره (آلترناتیو) در تقلیل نقش اجتماعی رادیو 2-تغییرات کارکردهای مقایسه ای رادیو در ایران و آمریکای شمالی نسبت به سال 1381. در این مقاله هدف این است که نقشهای سنتی و نیز نقشهای 14 سال پیش رادیو مورد ارزیابی قرار گیرند. همچنین قرار است ببینیم چه درسهایی می توان از تولیدات رادیویی در آمریکای شمالی گرفت که قابل کاربرد در ایران باشد. به نظر می رسد نظریه رسانه های کارکردگرا، قدرت تبیینی لازم را برای رسیدن به اهداف بالا داشته باشد. به نظر من با این مطالعه تکوینی می توان تغییرات کارکردها را نشان داد و تصمیم گرفت که اگر قرار است رادیو در ایران باقی بماند چه نقشهای جدیدی را با ملاحظه ارزشهای درونی جامعه ایران چه نقشهای جدیدی را باید اتخاذ کند.
This paper aims at offering a longitudinal study of the functions of the radio in Iran and North America. I launched a comparative study on radio functions in Iran and Canada in 2001. Some of the results indicated that radio in North American had kept its traditional functions while emphasizing its entertaining role. In Iran however, radio focused more on ethical and training issues. Here in 2015-2016, the paper will focus on two following issues for the purpose of a longitudinal data analysis: 1- Alternative media has reduced the social role of radio; 2- comparative functions of radio in North America and in Iran continue to change. The paper will provide an understanding about the traditional role of radio and its changes since 2001. The paper uses the theory of functional media to answer its questions. Doing such a study on genetic changes of radio functions enables us to unveil how functions of the radio have changed. The results can be used for policy issues and whether radio should still be operational and if so what the new roles for radio should be to meet the moral values of Iranian society while attracting Iranian audience.
خلاصه ماشینی:
مرحلة نخست از این مطالعة مقایسهای در سال 1381 انجام شد و نتایج نشان داد که رادیو در امریکای شمالی همچنان کارکردهای خود را با تأکید بر نقش سرگرمی حفظ کرده است؛ در حالی که رادیو در ایران بیشتر بر نقش آموزشی ـ اخلاقی تأکید دارد.
ساختار مقاله برای پاسخ به این پرسش تنظیم شده است که آیا با وجود تحولات تکنولوژیهای ارتباطی نوین، جایی برای رادیو، چه در اقتصادهای پیشرفتة امریکا ـ کانادا و چه در ایران، وجود دارد یا خیر؟ مطالعة مقدماتی نشان میدهد که رادیو و جامعه نسبتی ناگسستنی پیدا کردهاند و هرچه تکنولوژیها پیشرفت میکنند، کارکردهای رادیو با انعطافپذیری محتوایی ادامه مییابد؛ بنابراین بر خلاف سنت کارکردگرایی لاسول (1948) و رایت (1960) ، بهنظر میرسد ترکیبی از سنت نظری کارکردگرایی و نظریة انعطافپذیری کارکردها چهارچوب نظری مناسبی برای تبیین چرایی استمرار رابطه میان رادیو و جامعه در جامعة جدید، چه در امریکای شمالی و چه در ایران، فراهم میآورد.
موضوع این است که حتی اینگونه تاریخنویسی از ارتباطات نیز همچون تاریخنگاریهای اقتصادی و اجتماعی چنین فرض میکند که از عصر ارتباط جمعی گذر کردهایم و بر طبق مدل فنگ، اکنون در انقلاب ششم هستیم و شاید اگر بهجای 1997، در سال 2014 (1393) کتابش را مینوشت، زمان ما را احتمالا بهمنزلة انقلاب هفتم در نظر میگرفت؛ زیرا تکنولوژیهای موبایل و کامپیوتر و تبلت و لپتاپ همة محاسبات ارتباطی ده سال پیش را بر هم زدهاند؛ بنابراین اولین اشکال بر تاریخنگاری ارتباطات است و این مقاله قصد دارد بیکفایتی نظری این تاریخنگاری را با تبیین نقش تاریخی پانزدهسالة (2001 تا 2016) رادیو در دو مدل اجتماعی ـ اقتصادی کشورهای امریکای شمالی و ایران نشان دهد.