چکیده:
هدف این تحقیق باتوجه به تاثیر فرهنگ باویژه فرهنگ سازمانی بر روی مسئولیتهای اخلاقی، رفتار حرفه ای، کم کاری و عدم مسئولیت پذیری حسابرسان، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی براساس تئوری هافستد بر تعهد کاری حسابرسان میباشد. تحقیق حاضر در سال 1393 شمسی انجام شده و جامعه آماری این تحقیق، حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی بخش خصوصی و سازمان حسابرسی می باشد. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از رابطه ها و روش های آماری مختلفی تحلیل گردیده است، به صورتی که فرضیه های تحقیق از طریق تحلیل های همبستگی و هم چنین رگرسیون لاجستیک باینری مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق مشتمل بر چهار فرضیه است. نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که از بین متغیرهای هافستد تنها بین میزان اجتناب از عدم اطمینان با تعهد کاری رابطه وجود دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد هر چه اجتناب از عدم اطمینان افزایش یابد، تعهد کاری حسابرس، کاهش می یابد. هم چنین هرگاه حسابرس مرد باشد، تعهد کاری او نیز افزایش می یابد. اگر محل کار حسابرس، موسسات خصوصی حسابرسی باشد، تعهد کاری افزایش خواهد یافت. از آنجاییکه متغیر سابقه کار، رابطه ای مثبت با تعهد کاری دارد، لذا می توان نتیجه گرفت که هر چه سابقه افراد در حرفه حسابرسی افزایش یابد، تعهد آن ها به کار حسابرسی نیز افزایش می یابد.
The main objective of this research is to examine the relationship between organizational culture based on Hofstede's theory on auditors'work commitment, regarding the influence of cultureparticularly organizational culture on moral responsibility, professional conduct, negligence and lack of accountability of auditors.
The study is conducted in 1393 and population was auditors working in the private sector audit firms and auditing agency. The data have been collected through the standardized questionnaire and analyzed using correlation and different statistical methods. Research hypotheses were also examined through correlation analysis and binary logistic regression. The study consisted of four hypothesis. The results show that among Hofsted' svariables there is only relationship with uncertainty avoidance and commitment. The results indicate that by increase in uncertainty avoidance the auditor work commitment reduce. Also, if the auditors' gender was male, the work commitment would increase. If the auditor works in private sector audit firms, its work commitment will increase. Since work experience has positive relationship with work commitment, thus we conclude that the more work experience in auditing profession, the more work commitment would be yielded.
خلاصه ماشینی:
است در سازمان کارکنان نسبت به يک الگوي خاص رفتاري با هم پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٠/ تابستان ١٣٩٥ توافق مي کنند و اين همان فرهنگ سازماني است ، لذا ، از آنجا که در هر سازماني، فرهنگ منحصر به فرد آن سازمان وجود دارد که به افراد شيوه فهم و معني بخشيدن به رويدادها را نشان مي دهد، از فرهنگ سازماني مي توان به عنوان يک اهرم قدرتمند براي هدايت و تقويت رفتار سازماني استفاده نمود.
اما با افزايش رتبه و سمت سازماني حسابرسان ، ميزان فرصت طلبي نيز افزايش مي يابد (فرقاندوست وهمکاران ، ١٣٩٢) ٣- مباني نظري و فرضيه هاي پژوهش همان گونه که قبلا هم بيان گرديد، سوال اساسي پژوهش حاضر اين است "آيا ارزشهاي فرهنگي سازمان بر تعهد کاري حسابرسان تاثير دارد يا خير؟" بنابراين ، از آنجاييکه در اين تحقيق موضوع فرهنگ با پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٠ / تابستان ١٣٩٥ توجه به تئوري و ديدگاه هافستد مورد بحث قرار ميگيرد، مدل مفهومي فرضيه هاي تحقيق بر اساس ابعاد بررسي موضوع تحقيق و نوع متغيرها از حيث تاثير گذاري به شرح ذيل بيان ميگردد.
نظريه وتحقيق هافستد در خصوص ابعاد فرهنگي شامل فاصله قدرت ١ ، اجتناب از عدم اطمينان ٢ ، فردگرايي ٣ در مقابل پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٠ / تابستان ١٣٩٥ جمع گرايي، مردمنشي در مقابل زن منشي ٤١٧ مي باشد که در ذيل توضيح مختصري در رابطه با هر کدام از اين ابعاد داده مي شود: فاصله قدرت : اين مفهوم ناظر به نحوه توسعه روابط و توزيع قدرت بين افراد جامعه مي باشد و در جوامعي که برابري بعنوان يک هنجار شناخته شده است همه افراد فرصت يکساني براي مشارکت در امور مهم دارند .