چکیده:
مدل هزینه-حجم-سود، روشی متداول برای پیشبینی فروش و برنامهریزی سود میباشد. تجزیه و تحلیل نقطه سربهسر اغلب برای پیشبینی سود یک محصول یا مجموعهای از محصولات مورد استفاده قرار میگیرد. استدلال مطالعه حاضر این است که بروز پدیدههایی چون چسبندگی هزینهها و محافظهکاری مشروط میتواند نشانگر دو تعدیل مهم در مدل هزینه-حجم-سود باشد. به این منظور از دادههای 155 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385 تا 1392و روش رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که چسبندگی هزینه ها و محافظه کاری مشروط بر مدل هزینه-حجم-سود تاثیر معناداری دارند.
The Cost-Volume-Profit model is a common method for predicting sales and planning profit. Breakeven analysis is often used to predict the profit of a product or a set of products. The argument of this study is that phenomena such as cost stickiness and conditional conservatism may reflect two important adjustments in Cost-volume-Profit model. For this purpose، the data of 155 firms listed in Tehran’s Stock Exchange over the 2006-2013 period، and linear regression model were used. The results showed that cost stickiness and conditional conservatism significantly affect Cost-Volume-Profit model.
خلاصه ماشینی:
گفتنی است که برای اطمینان از نتایج، در ادامه از مدل زیر نیز استفاده میشود که در اینجا ضریب با مدل دوم قیاس میگردد: برای آزمون فرضیه چهارم پژوهش از مدل زیر استفاده میشود: رجوع شود به تصویر صفحه برای تأیید فرضیه چهار، انتظار میرود که تأثیر متغیرهای فشردگی داراییها و کارکنان و اندازه شرکت، کمتر از حالت بدون کنترل محافظهکاری باشد.
نتایج برآورد ضرایب مدل دوم پژوهش رجوع شود به تصویر صفحه 6-3-2- آزمون فرضیه دوم پژوهش بر اساس فرضیه شماره دو پژوهش، انتظار بر آن است که فشردگی دارایی ها و کارکنان و اندازه شرکت، به عنوان متغیر تعدیل کننده عمل کرده و بر چسبندگی سود تاثیر داشته باشند.
با توجه به نتایج جدول شماره 6، از آنجا که آماره t متغیرهای SDi,t، AINTi,t-1*SDi,t، EINTi,t-1*SDi,t و SIZEi,t-1*SDi,t کوچکتر از 965/1± بوده و سطح معناداری آنها بزرگتر از 05/0 است، ارتباطی معنادار با متغیر وابسته ندارند و لذا فرضیه دوم پژوهش مبنی بر اینکه تأثیر چسبندگی هزینهها با توجه به فشردگی داراییها و کارکنان و اندازه شرکت تغییر میکند، رد میشود.
با توجه به نتایج جدول شماره 7، از آنجا که آماره t متغیر SDi,t کوچکتر از حالت بدون کنترل محافظهکاری است، میتوان گفت که فرضیه سوم مورد تأیید است و به این ترتیب، اگر محافظهکاری در برآوردها نادیده گرفته شود، برآوردهای تفاضل سود چسبنده به سمت بالا گرایش مییابد.
با توجه به نتایج جدول شماره 8، از آنجا که آماره t متغیر SDi,t*lnSALESi,tΔ کوچکتر از SDi,t در مدل اولیه است، میتوان گفت که فرضیه سوم مورد تأیید است و به این ترتیب، اگر محافظهکاری در برآوردها نادیده گرفته شود، برآوردهای تفاضل سود چسبنده به سمت بالا گرایش مییابد.