چکیده:
با تفکیک مدیریت از مالکیت مشکلات نمایندگی بسیاری بین گروههای مختلف ذینفعان به وجود آمد. راهبری شرکتی مکانیزمی است که برای کاهش این مشکلات مطرح گردید. مالیات یکی از موارد جذابی است که مورد توجه نهادهای مختلف قرار دارد. درحالیکه سهامداران خواستار حداکثر شدن سود و ارزش شرکت میباشند؛ بنابراین، ممکن است سهامداران خواستار کاهش مالیات و پرداخت مالیات کمتر باشند. با این حال، جامعه خواستار این است که شرکتها مالیات خود را به طور منصفانه شناسایی و پرداخت نمایند. در این بین، راهبری شرکتی میتواند بین نیازهای گروههای مختلف توازن برقرار نماید. این پژوهش، به بررسی رابطه برخی از معیارهای مهم راهبری شرکتی؛ شامل درصد مالکیت نهادی، استقلال هیات مدیره و اندازه هیات مدیره؛ و اجتناب مالیاتی میپردازد. برای این منظور 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1381 الی 1391 مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه بررسی 1227 سال- شرکت به صورت الگوی پنل نامتوازن؛ مبین آن است که رابطه معناداری بین راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی وجود ندارد. علاوه بر این، رابطه منفی و معناداری بین متغیرهای کنترلی سودآوری و اندازه شرکت و همچنین رابطه مثبت و معناداری بین حسابرسی مالیاتی و اجتناب مالیاتی مشاهده گردید.
خلاصه ماشینی:
نتیجۀ بررسی 1227 سال- شرکت به صورت الگوی پنل نامتوازن؛ مبین آن است که رابطۀ معناداری بین راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی وجود دانشیار حسابداری، دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران.
مبانی نظری و شواهد تجربی حاکی از آن است که اجتناب مالیاتی میتواند ابزاری برای ذخیرۀ مالیات و کاهش هزینههای شرکت و به تبع آن، افزایش ثروت سهامداران باشد (حسینو و کلامم، 2012).
تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا راهبری شرکتی عاملی مؤثر بر اجتناب مالیاتی شرکتها میباشد یا خیر؟ به بیان دیگر، این تحقیق سعی دارد این موضوع را مورد بررسی قرار دهد که راهبری شرکتی قوی، چه تأثیری بر فعالیت های اجتناب از مالیات داشته است.
پیشینۀ پژوهش مطالعات بسیار محدودی در خصوص راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی صورت پذیرفته و کمتر پژوهشی این ارتباط را به طور مستقیم مورد بررسی قرار داده است (آرمسترونگ و همکاران، 2013).
از سوی دیگر، نتیجۀ پژوهش مهرانی و سیدی (1393) مبین آن بود که ممکن است استراتژی کاهش مالیات به وسیلۀ فعالیتهای اجتناب مالیاتی چندان کارآ نباشد، که این خود میتواند انگیزۀ مدیران را برای فعالیت های اجتناب از مالیات تحت شعاع قرار دهد.
نتیجۀ بررسی 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش اثرات ثابت مقطعی مبین آن است که رابطۀ معناداری بین راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی وجود ندارد.
هرچند که انتظار میرفت رابطۀ معناداری بین راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی وجود داشته باشد؛ لیکن با توجه به مبانی نظری و برخی از شواهد تجربی میتوان دلایل متعددی را برای نتیجۀ این تحقیق تبیین نمود.