چکیده:
دنیای امروز، دنیای دولت هایی است که مهمترین عنصر تشکیل دهنده آنها، ملت ها و به عبارت دیگر، عامل انسانی می باشد. جهان اسلام نیز با حدود 50 کشور اسلامی و مرزهای بین المللی معین، شاهد دولت های بزرگ و کوچکی است که الزامات حقوق بین الملل بر روابط میان آنها با یکدیگر و نیز با دولت های غیر مسلمان، سایه افکنده است. پرسش اساسی این است که آیا در عصر دولت های ملی، می توان نظریه دولت واحد دینی را مطرح و عملیاتی کرد؟ یافته های این مقاله نشان می دهد که هرچند با توجه به واقعیات موجود و الزامات بین المللی و همچنین وضعیت حاکم بر کشورهای اسلامی، تحقق ایده دولت یکپارچه اسلامی (قبل از ظهور حضرت ولی عصر) تقریبا ناممکن است، اما به جای دولت ـ ملت های کنونی که اسلام، آنها را به رسمیت نمی شناسد و دولت ـ امت آرمانی که تحقق آن در حال حاضر ناممکن است، می توان ایده جایگزینی را ارائه داد؛ ایده ای که هم به لحاظ نظری و هم با توجه به واقعیات عینی در قالبی محدودتر یا در قالب تاسیس یک دولت بزرگ، متشکل از تعدادی از دولت های اسلامی و یا به عنوان اتحادیه کشورهای اسلامی شکل می گیرد و با توسعه کمی و کیفی، به تدریج می تواند به سمت دولت آرمانی گام بردارد. این مقاله با برشمردن موانع چهارگانه ای که در راه تاسیس دولت متحد اسلامی وجود دارد، زمینه ها و راهکارهای وحدت نسبی جهان اسلام را بررسی کرده است.
The world today is the word of governments (states) whose major constituent is nations، or rather، human agents. The world of Islam، being comprised of about 50 Islamic countries with defined international borders، witnesses small and big states which are overshadowed by the binding rules and regulations of international law which exert impacts on the relations of Muslim nations with each other and with other non-Muslim nations. The main question is that whether or not it is possible to propose the theory of a single religious state and put it into practice with the present age of separate national states. The findings of this research work show that، given the existing realities، international binding rules and regulations، and the present conditions of Islamic countries، it seems almost impossible to realize the idea of a single unified Islamic state before the reappearance of Imam Mahdi (May God’s peace be upon him). However، instead of the existing nation-states which are not recognized by Islam، and of the ideal single Muslim community-state whose realization seems to be impossible under the circumstances، one can suggest one possible alternative; an idea which can be realized، both in theory and in practice، by establishing a limited (small) unified state or a big unified state being comprised of a number of Islamic states or a union of Islamic countries. This can pave the ground to take gradual steps to the ideal Islamic state after having taken some qualitative and quantitative courses of development. The article، enumerating the four obstacles in the way of establishing a united Islamic state، seeks to study the grounds and strategies of promoting greater unity in the world of Islam.
خلاصه ماشینی:
پرسش اساسی این است که آیا در عصر دولتهای ملی، میتوان نظریه دولت واحد دینی را مطرح و عملیاتی کرد؟ یافتههای این مقاله نشان میدهد که هرچند با توجه به واقعیات موجود و الزامات بینالمللی و همچنین وضعیت حاکم بر کشورهای اسلامی، تحقق ایده دولت یکپارچه اسلامی (قبل از ظهور حضرت ولی عصر) تقریبا ناممکن است، اما بهجای دولت ـ ملتهای کنونی که اسلام، آنها را بهرسمیت نمیشناسد و دولت ـ امت آرمانی که تحقق آن در حال حاضر ناممکن است، میتوان ایده جایگزینی را ارائه داد؛ ایدهای که هم به لحاظ نظری و هم با توجه به واقعیات عینی در قالبی محدودتر یا در قالب تأسیس یک دولت بزرگ، متشکل از تعدادی از دولتهای اسلامی و یا به عنوان اتحادیه کشورهای اسلامی شکل میگیرد و با توسعه کمی و کیفی، بهتدریج میتواند به سمت دولت آرمانی گام بردارد.
حال آیا در عصر دولتهای ملی ـ و با این فرض که همه آنها را دارالاسلامهای متعدد بدانیم ـ میتوان ایده دولت متحد اسلامی را مطرح و عملیاتی کرد؟ اگر با توجه به واقعیات و الزامات بینالمللی و نیز وضعیت حاکم بر کشورهای اسلامی، تحقق ایده دولت یکپارچه اسلامی، قبل از ظهور ولی عصر(عج)، تقریبا ناممکن باشد، آیا میتوان نظریهای را جایگزین دولت ـ ملتهای کنونی یا دولت ـ امت آرمانی کرد؟ به دیگر سخن، اگر امکان تحقق صددرصدی ایده دولت متحد اسلامی به هر دلیلی ممکن نباشد، آیا لازم است در حد مقدور و بهطور نسبی برای تحقق آن تلاش کرد؟ و اگر چنین است، چه مکانیزمی را میتوان برای اتحاد نسبی جهان اسلام مورد توجه قرار داد؟ اینجاست که هم باید موانع این وحدت و هم زمینههای وحدت را بررسی کرد: 1.