چکیده:
گسترش و ترویج تشیع را می توان به عنوان بزرگترین دستاورد صفویه تحت عنوان رسمی کردن مذهب تشیع، قلمداد نمود. این تحول مهم در اندیشه سیاسی حکومت صفوی و زمامداران آن با بیش دو قرن زمامداری (907-1135ق) بی-تاثیر نبود و به ناچار، پیوندی بین دیانت و سیاست فراهم ساخت؛ به طوری که حمایت از روحانیت شیعی، ایجاد مناصب و ساختارهای دیوانی دینی را به دنبال داشت که تا پیش از این وجود نداشت. بدیهی است که این پیوند و رویکرد مذهبی، بدون درنظرگرفتن نهادها و مراکز آموزشی تاثیرگذار در تثبیت و ترویج آموزه های شیعی، غیر ممکن بود. در این دوره، ساخت و ساز مساجد و مدارس، مورد توجه قرار گرفت و اوقاف و بودجه هایی بدین منظور به آنها اختصاص یافت. نوشتار حاضر که به مطالعه موردی ارتباط سیاست و دیانت در عصر صفویه می-پردازد، با روشی تحلیلی ـ تاریخی، می کوشد داده های لازم را از منابع مختلف تاریخی، حول محور بودجه مراکز و مدارس علوم دینی در صفویه جمع نماید. نتایج به دست-آمده بیانگر آن است که محل تامین بودجه این مراکز از وجوهات، موقوفاف، مستمری و بودجه های حکومتی، هدایا و کمک های خیرین و درآمدهای شخصی بوده، اما در کنار اوقاف و بودجه های دیگر، تامین هزینه های این مراکز توسط حکومت صفوی به این کیفیت و گستردگی، امری جدید و در خور توجه، محسوب می شود.
The spread and promotion of ShiÝism can be taken as the greatest achievement of the Safavids as they proclaimed ShiÝism as their official religion. This important change has had its impacts on the political thoughts of the Safavids during their reign over two centuries (907-1135 AH)، thereby establishing ties between religion and politics. It was such that the Safavids began to support the ShiÝa clerics and establish religious governmental offices which had not already existed. It goes without saying that this tie between politics and scholars’ religious approaches was not possible without taking into consideration the influence of the educational institutions and centers in establishing and promoting ShiÝa doctrines. In this period، the construction of mosques and religious schools was taken into serious consideration and endowments and charities were received to construct them. Drawing upon a historical-analytical method، the article at hand which provides a case study of the relations between politics and religion in Safavids’ time seeks to collect necessary data from various historical sources around the budget allocated for centers for religious sciences and schools. The obtained results show that these institutions would provide their budget from sources like endowments، charities، legal alms (religious taxes)، pensions، government budgets، money gifts from benefactors، and personal incomes. However، in addition to endowments، charities and other budgets، a large amount of budget allocated for the expenditure for these educational institutions by the Safavid government is considered to be something new and worth noticing.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این، صوفیان قزلباش دارای عقاید و افکار خاصی؛ مانند تفاوتقائلشدن بین شریعت و حقیقت (زرینکوب، 1389، ص162)، پیوندهای الوهیت برای «حیدر» و ادعای معبودیت در «اسماعیل» پسر حیدر (مزاوی، 1363، ص152و 206)، حلول روح خدا در انسان، اختلاف نظر در مسأله امامت و تقلید، توجه به خانقاه (پارسادوست، 1381، ص850)، وحدت وجود (خواندمیر، 1390، ج15، ص398)، عدم پایبندی به واجبات و محرمات (پارسادوست، 1381، ص851) بودند؛ اگرچه مذهب تشیع با جاذبههای خاص خود و نیز گرایش دولت صفوی در بهکارگیری علما و فقهاء، زمینة حضورشان را در ساختار سیاسی و بدنة حکومت فراهم ساخت، ولی بهرغم واقعیت پیشگفته نمیتوان از این حقیقت چشم پوشید که این مهم؛ یعنی رسمیتبخشیدن به مذهب تشیع و ترویج حقایق شیعی در قبال چنین دولتی با گرایشات صوفیانه و عقاید انحرافی، بدون فراهمساختن زیرساختها و تأسیس مراکز و مدارس دینی به دست علما و فقهاء غیر ممکن مینمود.
بنابراین، مدارس و مراکز دینی منتسب به شاه از جایگاه خوبی به لحاظ هزینههای جاری آن برخوردار بوده و ردیف بودجه خاص حکومتی برای آن در نظر گرفته میشده و یا همانگونه که ذکر شد، برخی اوقات شهریه و تقسیمیهای شاهانه و گاهی حتی تأمین کتابهای این مدارس وابسته به آنها بوده؛ به طوری که در رابطه با مدرسه چهارباغ نقل شده (تحویلدار اصفهان، 1342، ص81) کتابهایی از علوم مختلف توسط سلاطین صفوی به آن اختصاص مییافته است.