چکیده:
هدف:هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اصلاعات بیفایده و غیرابزاری بر انتخاب ها و تصمیمگیریهای افراد در حوزههای مختلف است.روش:در این مطالعه مداخلهای روانشناختی،800 مشارکتکننده در چارچوب چهار آزمایش سناریوهایی را خواندند.در این سناریوها از آنان خواسته شده بود تا در حوزههای مختلف از جمله اهدای کلیه تصمیمگیری کنند.نیمی از مشارکتکنندگان سناریوهای ساده و نیمی دیگر سناریوهای مبهم را مطالعه کردند.سناریوهای سده به تکالیفی از تصمیمگیری مربوط مسشدند که حاوی«اطلاعات بیفایده و غیرابزاری»برای مورد تصمیمگیری بودند.سناریوهای مبهم نیز به تکالیفی ز تصمیمگیری مربوط میشدند که در آغاز حاوی اطلاعات بیفایده و غیرابزاری نبودند،ولی اطلاعات پس از یک تأخیر زمانی مشخص ارائه میشدند.یافتهها:نتیج هرچهار زمایش به یک یافته قوی و پابرجا اشاره داشت:دریافت اطلاعات بیفایده پس از یک تأخیر زمانی و انتظار،مفید و مربوط جلوه میکند و بدین ترتیب احتمال استفاده از آنان در تصمیمگیری نهایی افزایش مییابد.نتیجهگیری:افراد فاقد ترجیحات تعریف شده هستند و آنها را در ین عمل تصمیمگیری میسازند.
خلاصه ماشینی:
"به طور کلی همه افراد گمان میکنند ه هرچه درباره یک مورد تصمیمگیری اطلاعات بیشتری را جستوجو و پیگیری کنند، تصمیم اتخاذ شده درستتر و مقبولتر خواهد بود،در حالی که جستوجو و پیگیری اطلاعات باعث میشود آن اطلاعات به تصمیم مورد نظر بیشتر مرتبط فرض شوند،حتی اگر آن اطلاعات نامرتبط و غیرضروری باشند.
مشارکتکنندگان در وضعیتهای ساده و مبهم(که در آزمایشهای چهارگانه این پژوهش به طور ثابت وجود داشتند)به طور تصادفی جایدهی شدند و از آنان خواسته شد به دو سناریوی مربوط به انتخاب یک نامزد انتخاباتی پاسخ دهند.
به عبارت دیگر،مشارکتکنندگان وضعیت مبهم در مقایسه با همتایان وضعیت ساده خود به دلیل انتظار کشیدن برای دریافت اطلاعات مربوط به واجد شرایط بودن یا نبودن،انی اطلاعات را ابزاری و مفید تلقی کردند و برخلاف مشارکتکنندگان گروه مقابل عمل نمودند(جدول 1).
در این آزمایش نیز پیگیری اطلاعات بیفایده و غیرابزاری به طور قابلملاحظه و معنیدار بر تصمیمگیری مشارکتکنندگان تأثیر داشت،بدینمعنی که مشارکتکنندگان وضعیت مبهم با اطلاع از معدل دبیرستان متقاضی در مقایسه با مشارکتکنندگانی که این اطلاعات را از آغاز در اختیار داشتند،تصمیم متفاوتی گرفتند.
بحث سؤال اساسی چهار آزمایش حاضر این بود که آیا ارائه اطلاعات بیفایده و غیرابزاری به مشارکتکنندگان در هنگام تصمیمگیری،اثری بر کیفیت یا جهت تصمیمگیری آنها دارد یا نه.
یک سؤال ممحتمل آن است که آیا امکان دارد پیگیری اطلاعات سبب شود فرد آنها را مهم تلقی کند و لذا در تصمیمگیری خود به کار گیرد؟همانگونه که پیشتر اشاره شد،در وضعیت سادهء همه آزمایشها این اطلاعات تأثیری بر واریانس پاسخ مشارکتکنندگان نداشت."