چکیده:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
خلاصه ماشینی:
"افراد نشان داد که افراد عادی نسبت به دو گروه دیگر و نیز افراد
اگرچه رخداد ناخوشایند در زندگی همه افراد وجود دارد،داشتن
از این بعد و بر اساس نتایج،میزان عاملیت در گروه عادی بیشتر
یافت نشد که بر این اساس فرضیه سوم پژوهش نیز تأیید میگردد.
این امر نشان میدهد که گروه مضطرب با وجود روایات
رهاییبخش بهتر نسبت به افسردهها احساس عاملیت بر زندگی خود
طور برجسته در روایتهای زندگی افراد عادی دیده میشد.
مشخص شد قهرمانان داستانهای افراد عادی و مضطرب در مقایسه
با افراد افسرده دارای ویژگیهای زیر بودند و از این لحاظ بین
شد که نشان میدهد با توجه به کمتر بودن این ویژگیها در افراد
روایت رهاییبخش بین قهرمانان داستانهای افراد سه گروه تفاوت
بود که اقلب تغییر مسیرهای عمده افراد(چه مثبت و چه منفی)در
تمامی انسانها در زندگی خود افراد مهمی دارند که تأثیرات
در این پژوهش به ما یاری رساندند و نیز مراجعانی که با وجود"