چکیده:
آموزش از اساسی ترین نیازهای بشر است . بدون آموزش ، هیچ جامعه ای نمی تواند به بقای خود ادامه دهد، در برنامه های درسی جدید و روش های آموزش آن ، تاکید اساسی بر روش هایی است که در آن دانش آموز نقش فعالی دارد. در این روش ها، نقش اصلی در فرآیند یادگیری بر عهده دانش آموز است ؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بهره گیری از یکی از شیوه های مرور ساختاریافته ، تحت عنوان «فرا تحلیل »، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران ، پیرامون میزان اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی انجام شده است . بدین منظور، تعداد ٤٩ پژوهش انجام یافته در میزان اثربخشی روش های تدریس فعال گردآوری و از میان آن ها تعداد ٤٦ پژوهش که قابلیت بررسی به روش تابان را داشت ، برای فرا تحلیل انتخاب شد. پژوهش ها بر اساس این فهرست که شامل مولفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف ، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش ، روش آماری، روایی و پایایی پرسشنامه ها است ، برای فرا تحلیل انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر با رهیافت «d کوهن » نشان داد که روش های تدریس فعال نسبت بهروش های تدریس متداول (سخنرانی)، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را به اندازه ٠/٨٨ واحد انحراف معیار بهبود میبخشد. همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد حجم کلاس یادگیری به عنوان متغیر تعدیل کننده ، اثربخشی روش های تدریس فعال را در عملکرد دانش آموزان ایرانی تحت تاثیر قرار می دهد و بیانگر این نکته است که هر چه حجم کلاس کم باشد میزان اثربخشی روش های تدریس فعال بیشتر می شود. از این مطالعه میتوان درزمینه Թ طرح ریزی برنامه های آموزش دانش آموزان و یادگیری موثر آنان بهره جست .
خلاصه ماشینی:
Thomas علیآبادی (١٣٩٢)؛ بهرنگی، فراقی وایقان (١٣٨٦)؛ بهرنگی، آقایاری (١٣٨٣)؛ جباری، خادمی (١٣٨٨)؛ جعفری کوخالو، حمیدی (١٣٨٨)؛ چهرازی (١٣٨٨)؛ حبیبی (١٣٩٢)؛ حقانی و همکاران (١٣٩٢)؛ خداداد نژاد (١٣٨٨)؛ خوش خلق سیماء (١٣٨٥)؛ رستگارپور و همکاران (١٣٨٨)؛ رضوی، آویژگان (١٣٩٠)؛ ریحانی و همکاران (١٣٩١)؛ سرمستی (١٣٨٩)؛ سعادتمند و همکاران (١٣٨٠)؛ سلطانی و همکاران (١٣٨٩)؛ باقری، صادق نژاد فروتقه (١٣٩١)؛ صفری و همکاران (١٣٨٥)؛ طالبی (١٣٨٤)؛ عبدی و همکاران (١٣٩٢)؛ عبدی و همکاران (١٣٩٠)؛ فروغی ابری، گل محمدی شورکی (١٣٧٩)؛ فضلی و همکاران (١٣٨٨)؛ فلاحی و همکاران (١٣٩١)؛ کرامتی (١٣٨٨)؛ کرامتی (١٣٩١)؛ کرمی و همکاران (١٣٩١)؛ کیوان فر، نصر اصفهانی (١٣٨٢)؛ لیاقت دار و همکاران (١٣٨٣)؛ معرفت نیا (١٣٨٣)؛ مؤمنی و همکاران (١٣٩٠)؛ میرزایی و همکاران (١٣٨٩)؛ یزدان پور (١٣٨٨)؛ در مطالعات جداگانه ی خود به این نتیجه رسیده اند که بین روش تدریس فعال و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ اما نتایج مطالعات گل گوند (١٣٨٦)؛ مرادی و همکاران (١٣٩١)؛ همت زاده (١٣٨٤) و خالدی (١٣٨٩)، حاکی از این است که تدریس به روش معمول بهتر از تدریس به روش فعال هست با توجه به تعدد مطالعات اولیه یادشده در مورد تأثیر روش تدریس فعال در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، مطالعه ثانویه از نوع مرور ساختاریافته ضروری هست .