چکیده:
هدف این تحقیق تخمین میزان نیروی کار پنهان در صنایع کارخانهای ایران بوده است. برای این هدف از پانلی از 22 صنعت کارخانهای ایران براساس کدهای دو رقمی SIC طی دوره زمانی سالهای 91-1374، استفاده شده است. حداقل نیروی کار لازم جهت تولید مقدار معین محصول را میزان بهینه اشتغال در نظر گرفتهایم. برای محاسبه میزان بهینه اشتغال، ابتدا تابع مرزی اشتغال برآورد و سپس با مقایسه ،میزان بهینه اشتغال و میزان واقعی آن، بیکاری پنهان تخمین زده شد. بنگاهها تمایل دارند کمترین میزان نیروی کار را به خدمت گیرند، اما در عمل نیروی کار استخدام شده بیش از آن مقداری است که برای تولید میزان مشخصی از محصول لازم است. برای این کار پس از تخمین نیروی کار بهینه تخمین، اشتغال واقعی با اشتغال بهینه مقایسه و مازاد آن که مبین بیکاران پنهان هستند، محاسبه شد. برای تخمین کشش اشتغال نسبت به دستمزد، مقدار تولید و میزان سرمایه از تابع کاب- داگلاس استفاده شده است. نتیچه مطالعه نشان میدهد که همه صنایع ایران با بیکاری پنهان مواجه هستند. متوسط بیکاری پنهان در صنایع کارخانهای ایران بیش از 47 درصد تخمین زده شده است. بیشترین بیکاری پنهان در گروه صنایع متفرقه ( 75 درصد) و پس از آن صنایع کانی غیرقلزی (8/74 درصد) بوده و کمترین آن هم مربوط به صنایع نساجی، پوشاک و چرم (2 درصد) و صنایع چوب (6 درصد) است. میزان بیکاری پنهان در صنایع تولیدکننده فلزات اساسی بییش از 53 درصد و در صنایع ماشین آلات برقی و غیر برقی و وسائط حملونقل نیز بیش از 58 درصد بوده است. بالا بودن نیروی کار مازاد نه تنها موجب عدم کارایی و بهرهوری در این صنایع شده، بلکه هزینه تولید آنها را بالا برده و از توان رقابتی آنها میکاهد.
The purpose of this paper is to estimate disguised unemployment in Iran manufacturing industries. For this purpose، we have used a dynamic employment model. The labor requirement frontier was approximated by applying Frontier Analysis method and translog cost function. The model is applied to a panel of nine groups of Iranian manufacturing industries based on two-digit ISIC classification for the period 1995-2012. We define disguised unemployment as the difference between optimal employment and actual employment. To find optimal employment we have used employment frontier function and we have defined optimal employment as the minimum labor requirement for a specified level of output. Our findings show that on average، disguised unemployment was more than 47 percent of total employments in manufacturing industries. However، this proportion was higher in group of “miscellaneous industries” (75 percent)، followed by “nonmetallic minerals” (74/8 percent)، but it was much lower in “textiles، apparel and leather industries” (2 percent) and “woods and furniture industries” (6 percent). In industries as important as “machinery” and “transport equipment”، disguised unemployment was around 58 percent. These findings seem reasonable، stemming probably from under-utilization of capacity in manufacturing industries.
خلاصه ماشینی:
"سئوالی که مطرح می شود این است که آیا این شاغلان به صورت کارا مورداستفاده قرار میگیرند یا اینکه به دلایل مختلف ســـعی کرده اند نیروی کار خود را حفظ کنند؟ به عبارت دیگر، آیا بیکاری پنهان در این بخش ها وجود دارد؟ جدول (١)- سهم شاغلان ١٠ ساله و بیشتر بر حسب گروه های عمده فعالیت (درصد) گروه 1376 1380 1384 1388 1390 1392(1393) کشاورزی 25/2 26/1 24/7 22/8 18/6 19/6) (18/3 صنعت و معدن 31/6 30/6 30/3 32/00 33/4 33)) 34/3 خدمات 43/2 43/3 45 45/20 48 47/3 (47/5) جمع 100/00 100/00 100/00 100/00 100/00 100/ .
ماخذ: محاسبه شده بر اساس داده های آماری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در سال های مختلف همانگونه که در جدول (٢) دیده میشود، نسبت سرمایه گذاری تحقق یافته به برنامه ریزی شـــده به طور متوســـط کمتر از ١٩ درصـــد بوده و طی این دوره روند نزولی به خود گرفته و از ٥٠ درصــد ابتدای دوره به حدود ٦ درصــد در ســال ١٣٨٥ کاهش و ســپس با نوســانات اندکی افزایش یافته و به حدود ١٩ درصــد در ســال ١٣٩٠ و ١٤ درصــد در ســال ١٣٩١ تغییر کرده است .
1- Chenery 2- Syrquin 3- Layard and Nickell 4- Symons 5- Kumbhakar and Hjalmarsson 6- Solow 7- Abramowitz 8- Tuyen Tran 9- Shri Prakash and Brinda Balakrishnan هارون باهورات ١ (١٩٩٩) در مقاله خودتحت عنوان اثرات تجارت و تغییرات ساختاری براشتغال بخش های اقتصاد آفریقا به مطالعه این تغییراشتغال پرداخته است .
Wu, Harry X (2000), "Comparative Labour Productivity in the Chinese Manufacturing Industries: Could Structural Changes Explain THE GAP?", paper prepared for the Australian Chinese Economic Prepared for the 11th Annual International Conference of the Chinese Economic Studies Association (Australia), University of Melbourne, 15-16 July."