چکیده:
سیاست ،تجارت و زیارت در حجاز ، واژه هایی هستند که روابط بین آن ها بروز پدیده هایی را موجب شد ، که تبیین این روابط موضوع اصلی مقاله حاضر است . این پژوهش با تشریح وضعیت بازار های عرب مقارن ظهور اسلام و اهداف و چگونگی تشکیل آن ها ، کیفیت تأثیر گذاری مفاهیم سه گانۀ مورد نظر پژوهش در تحولات قرن اول هجری در سرزمین حجاز را مورد بررسی قرار می دهد. مسئله اصلی این است که آیا می توان بین سیاست، تجارت و زیارت در حجاز رابطه ای کشف کرد که تأثیر قابل توجهی در حوادث قرن اول هجری داشته باشد؟ و در صورت اثبات ، علل اصلی چگونگی قابل تبیین هستند؟ این پژوهش نشان داد که علیرغم برخی مخالفتهای اولیه مسلمین با بهره برداری های خاص اقتصادی و سیاسی از پدیده حج و زیارت، سرانجام اسلام به نوعی بر این کارکردها صحه گذارد و عاقبت شکل دیگر زیارت اماکن مقدس یعنی زیارت قبور اولیاء الهی بنا بر دلایلی که ذکر شده است خود به موضوع کشمکش تبدیل گردد . علاوه بر آن خلفا خصوصا در دوره بنی امیه همچون عصر جاهلیت از حج به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی خود سود بردند.
خلاصه ماشینی:
مسئلۀ اصلی پژوهش این اسـت : آیـا مـیتـوان بـین سیاسـت ، تجـارت و زیـارت در حجـاز رابطـه ای کشـف کـرد کـه تـأثیر قابل توجهی در حوادث قرن اول هجری داشته است ؟ درصورت اثبات این رابطه ، آیا علل اصلی و چگونگی آن قابل تبیین هستند؟ این پژوهش نشـان داد که باوجود برخی مخالفت های اولیۀ مسلمین با بهره برداریهای خاص اقتصــادی و سیاســی از پدیــدة حــج و زیــارت ، ســرانجام اســلام بــر ایــن کارکردها صحه گذاشت و عاقبـت شـکل دیگـر زیـارت امـاکن مقـدس ، یعنی زیارت قبور اولیای الهی، بنابر دلایلی که ذکر شـده اسـت ، خـود بـه موضوع کشمکش تبدیل شد.
نکتۀ جالب توجه آن است که اهمیت منافع تجاری و سیاسی بسـیاری از ساکنان مکه ، تأثیراتی در حیات اجتمـاعی و سیاسـی و اقتصـادی ایشـان در دوران اسـلامی ، خصوصا قرن اول هجری ، ایجاد کرد که موضوع ایـن نوشـتار اسـت .
اغلب نویسـندگان اهـل سـنت ، عثمانیـه را لایـق ایـن عنـوان دانسـته انـد؛ چنان که ابن حجر عسقلانی در توصیف آن ها گفته اسـت : «عثمانیـه افـرادی بـوده انـد کـه در محبت عثمان ره به گزافه و افراط پیموده و برای علی (ع ) قائل به نقـص هسـتند» (بـی تـا ب : ٧/ ١٦).
اوج درگیری های قرون اول هجری و اهمیت حج و زیارت در منازعات سیاسی ، مربوط به دوران آل مروان خصوصا عصر مروان بن حکم و عبدالملک بن مروان است کـه بـه نـوعی هریک با این پدیده روبه رو بوده اند.